20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
4
-
3
-
710

در فیسبوک به اشتراک بگذارید

آن را توییت کنید

در Pinterest به اشتراک بگذارید
شیک و شیک بودن به معنای داشتن جدیدترین قطعه مد روز و هزینه زیاد نیست. خرید یک حس مد حتی در گرانترین فروشگاهها غیرممکن است. قهرمانان انتخاب ما می دانند که چگونه بدون شکستن بانک ، جلوه ای زیبا و با قیمت پایین ایجاد کنند. آنها لباس های خنک را از فروشگاه های دست دوم ، فروشگاه های ثروتمند یا فروشگاه های دست دوم خریداری می کنند. بنابراین قطعات بی نظیر یا کمیاب را بدست می آورند که اغلب از کیفیت استثنایی برخوردار هستند.

ما در Bright Side افرادی را تحسین می کنیم که کورکورانه روندها را دنبال نمی کنند و می دانند چگونه در هر فروشگاهی جلوه لوکس و کمتری ایجاد کنند.

1. "لباس پاییزی من از فروشگاه های صرفه جویی"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© jaydethegiraffe / reddit
2. "من این لباس خنک را از دامن قدیمی درست کردم"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© ParkesAndRecreation / reddit
تبلیغات

تبلیغات

3. "امروز من این لباس عروس را از سال 1969 کشف کردم. من فقط می خواستم آن را برای سرگرمی امتحان کنم. با کمال تعجب ، او زرق و برق دار بود و کاملا مناسب من بود "
20+ افراد خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© badorange3 / reddit
4. "این لباس مورد علاقه من است. من آن را در یک فروشگاه دست دوم پیدا کردم و فقط 8 دلار قیمت داشت »
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© alekstoro / reddit
تبلیغات

تبلیغات

5. "بلوز بورگوندی جدید من از دهه 70 و 80. من عاشق !"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© ksjones6 / reddit
6. "این یکی از بهترین یافته های من است. یک لباس 5 دلاری الهام گرفته از پرنعمت "
20+ افراد خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© Pjuskemoster / reddit
7. "بله ، بالاخره! این کت پشمی پندلتون سالها در لیست خواسته های من بود. مجبور شدم لکه یقه را از بین ببرم. 5 دلار که واقعا خوب خرج شد! "
20+ افراد خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© lsl_lisa / reddit
تبلیغات

8. "من به یک عروسی دعوت شدم و امروز این شانس را داشتم که این لباس را در یک فروشگاه اقتصادی خریداری کنم"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© jknowl3m / reddit
9. "این لباس شب فقط 20 دلار استرالیا بود. امیدوارم بزودی یک موقعیت خاص داشته باشم تا آن را بپوشم "
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© fouxdfafa / reddit
تبلیغات

تبلیغات

10. "به نظر می رسد این لباس برای من سفارشی ساخته شده است. من آن را به قیمت 7.99 دلار از فروشگاه های ثروتمند خریدم. دست ساز بود! عاشقشم !"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© operachick209 / reddit
11. "من این نگاه را از یک فروشگاه دست دوم خریداری کردم. ژاکت کش باف پشمی 2 دلار ، بالاترین قیمت آن 5 دلار و دامن آن 5.5 دلار بود. این لباس زیبا در رنگ های روشن قادر به روحیه دادن است. من خوشحالم !"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© KavinaSparkles / reddit
تبلیغات

تبلیغات

12. "من این شلوارهای جالب را در یک فروشگاه دست دوم کشف کردم. جیب هایی وجود دارد! عالی !"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© keypiddy / reddit
13. "یک لباس یکپارچهسازی با سیستمعامل از فروشگاه پرنعمت. برای روز اول پاییز عالی است "
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© firewalkwithme0926 / reddit
14. "من فقط 10 دلار برای این لباس قدیمی آرمانی از دهه 70 پرداخت کردم. من آن را در یک فروشگاه اقتصادی در سانفرانسیسکو پیدا کردم "
20+ افراد خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© namoritz / reddit
تبلیغات

تبلیغات

15. "من هرگز فکر نمی کردم که یک لباس عروس خوب در فروشگاه های دست دوم پیدا کنم ، اما امروز با 60 دلار به این زیبایی برخورد کردم. من از شادی گریه می کنم! "
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© nvovtvhvavnvkvs / reddit
16. "امروز اولین بار است که این لباس ابریشمی را از فروشگاه دست دوم می پوشم"
© chrissie612 / reddit
تبلیغات

تبلیغات

17. "من 10 دلار برای این مانتو زرد پرنعمت پرداخت کردم"
© sissyhotcakes1 / reddit
18. "من این شلوارک پرنعمت 80s Lacoste را در فروشگاه پیدا کردم که فقط 10 دلار قیمت دارد"
© kulee / reddit
تبلیغات

تبلیغات

19. "لباس عروس من خریداری شده است

20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
4
-
3
-
710

در فیسبوک به اشتراک بگذارید

آن را توییت کنید

در Pinterest به اشتراک بگذارید
شیک و شیک بودن به معنای داشتن جدیدترین قطعه مد روز و هزینه زیاد نیست. خرید یک حس مد حتی در گرانترین فروشگاهها غیرممکن است. قهرمانان انتخاب ما می دانند که چگونه بدون شکستن بانک ، جلوه ای زیبا و با قیمت پایین ایجاد کنند. آنها لباس های خنک را از فروشگاه های دست دوم ، فروشگاه های ثروتمند یا فروشگاه های دست دوم خریداری می کنند. بنابراین قطعات بی نظیر یا کمیاب را بدست می آورند که اغلب از کیفیت استثنایی برخوردار هستند.

ما در Bright Side افرادی را تحسین می کنیم که کورکورانه روندها را دنبال نمی کنند و می دانند چگونه در هر فروشگاهی جلوه لوکس و کمتری ایجاد کنند.

1. "لباس پاییزی من از فروشگاه های صرفه جویی"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© jaydethegiraffe / reddit
2. "من این لباس خنک را از دامن قدیمی درست کردم"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© ParkesAndRecreation / reddit
تبلیغات

تبلیغات

3. "امروز من این لباس عروس را از سال 1969 کشف کردم. من فقط می خواستم آن را برای سرگرمی امتحان کنم. با کمال تعجب ، او زرق و برق دار بود و کاملا مناسب من بود "
20+ افراد خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© badorange3 / reddit
4. "این لباس مورد علاقه من است. من آن را در یک فروشگاه دست دوم پیدا کردم و فقط 8 دلار قیمت داشت »
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© alekstoro / reddit
تبلیغات

تبلیغات

5. "بلوز بورگوندی جدید من از دهه 70 و 80. من عاشق !"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© ksjones6 / reddit
6. "این یکی از بهترین یافته های من است. یک لباس 5 دلاری الهام گرفته از پرنعمت "
20+ افراد خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© Pjuskemoster / reddit
7. "بله ، بالاخره! این کت پشمی پندلتون سالها در لیست خواسته های من بود. مجبور شدم لکه یقه را از بین ببرم. 5 دلار که واقعا خوب خرج شد! "
20+ افراد خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© lsl_lisa / reddit
تبلیغات

8. "من به یک عروسی دعوت شدم و امروز این شانس را داشتم که این لباس را در یک فروشگاه اقتصادی خریداری کنم"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© jknowl3m / reddit
9. "این لباس شب فقط 20 دلار استرالیا بود. امیدوارم بزودی یک موقعیت خاص داشته باشم تا آن را بپوشم "
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© fouxdfafa / reddit
تبلیغات

تبلیغات

10. "به نظر می رسد این لباس برای من سفارشی ساخته شده است. من آن را به قیمت 7.99 دلار از فروشگاه های ثروتمند خریدم. دست ساز بود! عاشقشم !"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© operachick209 / reddit
11. "من این نگاه را از یک فروشگاه دست دوم خریداری کردم. ژاکت کش باف پشمی 2 دلار ، بالاترین قیمت آن 5 دلار و دامن آن 5.5 دلار بود. این لباس زیبا در رنگ های روشن قادر به روحیه دادن است. من خوشحالم !"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© KavinaSparkles / reddit
تبلیغات

تبلیغات

12. "من این شلوارهای جالب را در یک فروشگاه دست دوم کشف کردم. جیب هایی وجود دارد! عالی !"
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© keypiddy / reddit
13. "یک لباس یکپارچهسازی با سیستمعامل از فروشگاه پرنعمت. برای روز اول پاییز عالی است "
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© firewalkwithme0926 / reddit
14. "من فقط 10 دلار برای این لباس قدیمی آرمانی از دهه 70 پرداخت کردم. من آن را در یک فروشگاه اقتصادی در سانفرانسیسکو پیدا کردم "
20+ افراد خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© namoritz / reddit
تبلیغات

تبلیغات

15. "من هرگز فکر نمی کردم که یک لباس عروس خوب در فروشگاه های دست دوم پیدا کنم ، اما امروز با 60 دلار به این زیبایی برخورد کردم. من از شادی گریه می کنم! "
20+ نفر خوش شانس که یک اتاق دوست داشتنی و ارزان را در یک دسته از چیزهای قدیمی کشف کردند
© nvovtvhvavnvkvs / reddit
16. "امروز اولین بار است که این لباس ابریشمی را از فروشگاه دست دوم می پوشم"
© chrissie612 / reddit
تبلیغات

تبلیغات

17. "من 10 دلار برای این مانتو زرد پرنعمت پرداخت کردم"
© sissyhotcakes1 / reddit
18. "من این شلوارک پرنعمت 80s Lacoste را در فروشگاه پیدا کردم که فقط 10 دلار قیمت دارد"
© kulee / reddit
تبلیغات

تبلیغات

19. "لباس عروس من خریداری شده است

- SOFILM SAMMERCAMP: مصاحبه اصلی با راجر کورمن -
راجر کورمان ، پادشاه کم بودجه ، امسال در Sofilm Summercamp نانت ، بیش از 50 فیلم کارگردانی کرده و بیش از 400 فیلم تولید کرده است. برای یافتن استعدادهایی مانند فرانسیس فورد کوپولا ، مارتین اسکورسیزی یا جک کافی است نیکلسون او که هنوز در دفتر New Horizons Picture خود در LA خاموش مانده بود ، به داستان زیبای خود نگاه می کند. سرعت ، LSD ، بیتلز ، پیتر لور و هیچکاک: اینها برخی از خاطرات زنده ای است که به ذهن خطور می کند. توسط Maroussia Dubreuil با همکاری تانیا Feghali ، در لس آنجلس. عکسها: Maroussia Dubreuil و Collection Christophe L.
 
شما چندین فیلم در مسابقات اتومبیلرانی کارگردانی و تولید کرده اید: سریع و خشمگین در سال 1955 ، مسابقه های جوان در سال 1963 یا مسابقه مرگ 2 در سال 2010. آیا این یک علاقه است؟
من در جوانی مسابقات آماتور زیادی انجام دادم. و می دانید که بزرگ شدن در جنوب کالیفرنیا به معنای دسترسی به فرهنگ عالی اتومبیل سازی نیز هست. من قصد دارم برای شما داستانی را تعریف کنم که در The Fast and The Furious اتفاق افتاد ... من در حال رانندگی یکی از اتومبیل ها بودم زیرا می خواستم مقداری پول برای بدلکاری ها پس انداز کنم. قرار بود بدلکاری که نقش قهرمان اصلی را بازی می کند از من عبور کند تا ابتدا از خط پایان عبور کنم. اما او هرگز از من سبقت نگرفت ... بنابراین اولین تعبیر: من آنقدر درگیر شده بودم که ماشین را می بردم تا برنده شوم و فراموش می کردم یک صحنه است. این چیزی است که بسیاری از مردم می گویند. اما ، تعبیر دوم ، که از من است: من به راحتی با سرعت عادی رانندگی می کردم که خلبان باید رانندگی کند و بدلکار باید از کنار من عبور کند. او فقط آنقدر سریع نبود که از کنار من عبور کند. هنگامی که من جوان بودم ، خیلی دیر از شب در Mulholland Drive مسابقه دادیم ، جاده ای که پیچ ها را به سمت بالا می برد. کاملاً غیرقانونی بود. من هم موتور سوار می شدم اما همیشه ماشین را ترجیح می دادم! کسی یک بار از جو دانته پرسید که چرا من هرگز پول خرج نکردم و او پاسخ داد که یک چیز برای آن پول خرج کردم ... او گفت: "راجر همیشه ماشین دارد. که بسیار گران است. "
 
شما اولین فیلم خود را در سال 1955 ساختید ، پنج اسلحه در غرب. شما سی ساله نبودید و هرگز تکنیک فیلم را نخوانده بودید ، قبل از فیلمبرداری چه احساسی داشتید؟
به یاد دارم که بسیار عصبی بودم زیرا ، در واقع ، من به عنوان مدیر آموزش ندیده ام. من قبلاً دو فیلم تهیه کرده بودم ، بنابراین حداقل می توانستم وضعیت کارگردان را ببینم. در روز اول فیلمبرداری ، من فقط فکر کردم ، "من قصد دارم این کار را انجام دهم. یادم می آید که با اتومبیل خود را به مکانی در دره سن فرناندو رساندم و مجبور شدم ماشین را متوقف کنم تا برای چند دقیقه کنار جاده بنشینم و جلوتر بیایم. واقعاً فکر می کردم قرار است تصادف کنم. بعد ، چند روز اول ، چنان تب کردم که چیزی نخوردم. وقت ناهار که رسید ، می خواستم دراز بکشم. تا روز سوم یا چهارم بود که اوضاع بهتر شد ...

 
شما توابع را ترکیب می کنید: تولید ، تولید ، توزیع. چه فشارهایی را وارد می کنید که تحت فشار شدید قرار بگیرند؟
یک روش تنفس وجود دارد که در آن شما معادل یک مانترا هندی را به خود می گویید. برای من ، این بسیار ساده است. من فقط "A" فکر می کنم و نفس می کشم ، سپس "B" فکر می کنم و نفس می کشم ، نفس می کشم ، نفس می کشم ... برای آرامش ، فقط روی حروف "A" و "B" و همه تمرکز می کنم خارج از سرم. من هندی ها را می شناسم که این کار را انجام می دهند ، اما من به اندازه آنها نمی روم. من آواز را انجام نمی دهم ، فقط می گویم ، "A ، B ، A ، B ..." من بسیار پسر بچه ای منطقی هستم.
 
شما یک تیم درخشان از بازیگران تشکیل داده اید: بوریس کارلوف ، پیتر لور ، وینسنت پرایس ، جک نیکلسون ...
من در واقع می خواستم با بهترین ها در لس آنجلس کار کنم ، اما همچنین می خواستم با افرادی کار کنم که رابطه واقعی آنها را برقرار کرده بودم. وقتی من در سال 1960 سقوط خانه آشر را ساختم ، یکی از بهترین قصه های پو ، انتخاب من برای نقش اصلی به ستاره وینسنت پرایس بستگی داشت. می دانستم که او بیش از توان مالی خود پول می گیرد ، اما به هر حال فیلمنامه را برای او ارسال کردم. همانطور که دوست داشت ، ناهار را با هم صرف کردیم. وقتی تصمیم گرفتیم درباره داستانهای دیگر پو صحبت کنیم ، آنچه تصمیم گرفت این باشد. زیرا وینسنت انسانی بسیار فرهیخته و فرهیخته بود و او کارهای پو را به خوبی می دانست. در مورد پیتر لور ، در لوکوربو ، در سال 1963 ، من همچنین در مورد نقش او پیش از این با او بحث کرده بودم. و او به من گفت که دوست دارد بداهه پردازی کند. خوب ، تنها مشکل این است که بوریس کارلوف ، که همچنین در این فیلم بازی کرد ، به عنوان یک بازیگر کلاسیک آموزش دیده است. صبح روز دوم تیراندازی ، در حالی که قهوه می خوردم ، بوریس کارلوف به دیدن من آمد: "متن خود را می دانم ، خودم را دنبال می کنم.

من آماده بازی روی صحنه هستم و پیتر در حال بداهه پردازی چیزی متفاوت از صحنه است ، بنابراین هیچ راهی وجود ندارد که بتوانم با او چنین بازی کنم. از آنجایی که من بیش از سه هفته برنامه ریزی شده فیلمبرداری وقت نداشتم ، ده دقیقه وقت گذاشتم تا برای کارلوف توضیح دهم که سبک پیتر از کلاسهای او در برلین ناشی می شود. "پسران ، گوش کنید ، ما می خواهیم با پیتر بداهه ای انجام دهیم. اما پیتر کمی به فیلمنامه نزدیکتر می ماند. "پس از قهوه ، بوریس بداهه پردازی را آغاز کرد و پیتر خطوط خود را گفت ...! فیلم از این تفاوت سبک بهره برد. وقتی به آنجا رسیدیم ، یک کمدی ترسناک یا یک فیلم ترسناک با لحظات خنده دار ساختیم.

 
آیا پیتر لور نامه ای را که پس از "خانم نفرین شده" توسط فریتز لنگ از هیتلر دریافت کرد به شما نشان داد؟
ما یک بار در مورد آن صحبت کردیم او به من گفت که این نامه را از طرف رئیس تبلیغات از طرف هیتلر دریافت کرده است. هیتلر به او گفت كه پیتر بازیگر مورد علاقه او است و او می خواهد مطمئن شود كه نقش های خوبی را به دست می آورد ، كه می خواهد به او در ساختن حرفه خود كمك كند. بنابراین پیتر با قطار به پاریس رفت و به ایالات متحده رفت و آلمان را برای همیشه ترک کرد.
 
آیا بعضی اوقات با بازیگران خود بدرفتاری کرده اید؟
نه اما من حکایتی از سال 1959 را به یاد می آورم ، هنگام فیلمبرداری کمدی ترسناک یک سطل خون. داستان در روزهای بیتنیک اتفاق افتاد. می دانید که بیتنیک ها وحشی تر از هیپی ها هستند. بنابراین من صحنه ای را ضبط می کردم که یک شاعر بیتنیک ، معمولاً با لباس بتنیک و صندل مجبور بود به یک ورنیاساژ برود که قرار بود همه با لباس شب به آنجا بیایند. ما برای او یک تاکسیدو داشتیم اما از آنجا که کفش ها خیلی کوچک بودند ، به او گفتم: "صندل هایت را نگه دار ، این خنده دار خواهد بود!" او ورودی خود را با تاکسیدو و صندل های خود ساخت. یکی از خنده دارترین لحظات فیلم.
 
شما فیلم های زیادی با هیولاها ساخته اید ... آیا آنها را ترسیم کرده اید؟
آره. وقتی بچه بودم مدل های مقیاسی درست می کردم و مثل همه بچه های کوچک دایناسورها را دوست داشتم. بعداً ، وقتی مدرک مهندسی گرفتم ، همیشه سعی می کردم تا جایی که ممکن است خاص باشم ، وقتی مجبورم برای فیلم هایم هیولا طراحی کنم. در واقع ، من ابتدا اطمینان حاصل می کنم که چرا این هیولاها وجود دارند برای مخاطب توضیح دهم. بنابراین درست است ، گاهی اوقات توضیحات من چندان منطقی نیست ، اما مردم هنوز هم می توانند آن را باور کنند. سپس ، سعی می کنم این منطق را برای بقیه فیلم احترام بگذارم تا در نظر تماشاگرانی که توضیحات اولیه من را قبول کردند ، چه بیشتر یا کمتر پیچیده ، معتبر باشد. در سال 1956 ، در طول فیلمبرداری ده روزه "جهان را تسخیر کرد" ، ما یک هیولا داشتیم که از مشتری ، زحل یا یک سیاره غول پیکر دیگر در منظومه شمسی می آمد. و به لطف تحصیلاتم در فیزیک ، من می دانستم که یک سیاره غول پیکر دارای گرانش بسیار شدیدی است ، که به عنوان مثال از زندگی زرافه در آنجا جلوگیری می کند. گفته می شود زرافه مورد نظر به زمین کشیده شده است. بنابراین یک هیولای نه چندان بلند کشیدم تا مطابق با قوانین فیزیک باشد.
 
سال بعد ، دیگر یک هیولا نبود که مهمان به Rock All Night نگاه کند اما The Platters و موسیقی دان جاز اریک دالفی ...
جوان ، من عاشق سوينگ و جاز بودم. و من همچنین عاشق ریتم و بلوز هستم که راک اند رول واقعاً از آنجا ناشی می شود. Rhythm and blues نوع جدیدی از آهنگ های سیاه بود و راک اند رول نسخه سفید برای R&B بود. در سال 1963 هنگام فیلمبرداری "نقاب مرگ سرخ" در لندن ، جین آشر بازیگر نقش اصلی زن که در استودیو ناهار را با او صرف می کردم ، به من گفت که چند روز بعد یکی از دوستانش از لیورپول می آید. و در آنجا او از من می پرسد که آیا دوستش می تواند در فیلمبرداری شرکت کند و ناهار را با ما بخورد. " البته. دوست خود را بیاورید. "او پسر خوبی بود که من را به ناهار دعوت کردم. سر میز ، از او پرسیدم: "چرا می آیی لندن؟ "و او پاسخ داد:" من با گروهی از لیورپول بازی می کنم و قرار است اولین بازی خود را فردا شب در لندن انجام دهیم. و بنابراین ، در پایان ناهار ، من آرزوی موفقیت برای او را در آغاز سنگ خود داشتم. پسر مورد بحث پل مک کارتنی بود ، گروه او بیتلز بود. چند سال بعد دوباره در یک مهمانی بعد از اسکار که توسط مجله Vanity Fair برگزار شد ، با او برخورد کردم. پل مک کارتنی پیش من و همسرم آمد و او فقط گفت: "ماسک مرگ سرخ. "او به خاطر آورد ...
 
شما در اوایل زندگی با جک نیکلسون شش فیلم ساختید. چگونه او را ملاقات کردید؟
سال 1958 بود ، روی فیلمی که من تهیه می کردم و جاس آدیس کارگردانی آن را بر عهده داشت: قاتل بچه گریه. جک قبلا هرگز تور نرفته بود. من در واقع او را در یک کلاس تئاتر ملاقات کردم. او در بداهه نوازی بسیار خوب بود. سریع فکر کردم ، "چه بازیگر جوان استثنایی! وقتی او صحنه ای بسیار جدی گرفت و طنزی به آن اضافه کرد ، جک قویتر بود. در زندگی او برابر است 

او

 
جک نیکلسون فقط بازیگر شما نبود. او فیلمنامه سفر را در سال 1967 نوشت. چهار سال زودتر ، او از شما پرسید که آیا می تواند بخشی از L'Halluciné را فیلمبرداری کند.
بله و او کارگردان خوبی بود! این همان اتفاقی است که افتاده است: Halluciné به همین دلیل ساده ساخته شد که روز یکشنبه باران می بارد و بازی تنیس که قرار بود انجام دهم لغو شد. بنابراین ، من در خانه خود نشسته بودم و با یکی از دوستانم ، لئو گوردون ، تماس گرفتم تا پیشنهاد نوشتن یک ستوان فرانسوی در ارتش ناپلئونی ، آندره دووالیه (جک نیکلسون) را پیدا کند به طرز مرموزی در سرزمین های یک بارون (بوریس کارلوف). Duvalier مورد نظر دارای دیدگاههایی درباره همسر فقید بارون مورد بحث است. ما فیلم را شروع کردیم اما چهار روز بعد مجبور شدیم به دلیل بی پول جلوی این کار را بگیریم. چند هفته بعد ، وقتی کمی پول بیشتری داشتم ، تیراندازی را از سر گرفتیم. و نه ماه همینطور. جز این که من دیگر کارگردانی نمی کردم بلکه فرانسیس فورد کوپولا ، دنیس یاکوب ، مونت هلمن ، جک هیل و جک نیکلسون بودند. یکی پس از دیگری. جک در آخرین روز جلسه فیلمبرداری به دیدن من آمده بود و سپس گفت: "همه" هنوز "های هالیوود بخشی از این فیلم را انجام داده اند ، بگذارید قسمت آخر را کارگردانی کنم. تنها مشکل این است که ، در پایان ، فیلم معنایی نداشت. هر کارگردان تفسیر متفاوتی داشته است ...
 
بیایید به همکاری های عمده شما بازگردیم. در میان استعدادهایی که کشف کرده اید ، البته فرانسیس فورد کوپولا وجود دارد.
من اولین بار در سال 1962 برای فیلم نبرد فراتر از خورشید با او آشنا شدم. در واقع ، این یک فیلم روسی بود ، Nebo Zovyot (تماس از آسمان) که من از فرانسیس فورد کوپولا خواستم که برای ایالات متحده جمع کند. این اتفاق چگونه افتاد: من یک فیلم علمی تخیلی روسی خریدم - در آن زمان ما نگفتیم روسیه ، گفتیم اتحاد جماهیر شوروی - چون من در مسکو بودم. داستان های علمی در ایالات متحده بسیار محبوب بود ، اما بیشتر فیلم های کم هزینه بود ، در حالی که در روسیه نیز محبوب بود اما فیلم های بودجه زیادی بود. همانطور که فهمیدم یک نفر در یک سالن سینما در Downtown LA بازی می کند ، من فقط به آنجا رفتم تا ببینم چه شکلی است. فوق العاده بود بنابراین من این فیلم را خریدم و به مردم در موسفیلم گفتم: "من فکر می کنم که آن را به انگلیسی دوبله می کنم و می خواهم برش هایی را انجام دهم. "
 
چرا این برش ها؟
بگذارید بگوییم اگر فیلم های ما تبلیغات ضد کمونیستی داشتند ، فیلم های روسی به وضوح تبلیغات ضد آمریکایی را حمل می کردند. بنابراین من به شخصی احتیاج داشتم که بتواند این فیلم علمی تخیلی روسی را کنار هم بگذارد تا تبلیغات را از بین ببرد. این همان چیزی است که من آن را بخش فیلم UCLA نامیدم و پرسیدم بهترین دانشجوی تحصیلات تکمیلی چه کسی است؟ آنها سپس دو یا سه دانش آموز ، از جمله فرانسیس فورد کوپولا ، بهترین دانش آموزان را برای من فرستادند.
 
اما عناصر تبلیغات ضدآمریکایی در فیلم روسی چه بود؟
وحشتناک بود. دو سفینه فضایی وجود داشت: یک کشتی روسی و یک آمریکایی. آمریکایی ها کنترل کشتی خود را از دست دادند و در نهایت به خورشید سقوط کردند. بنابراین آنها شروع به نوشیدن می کردند ، همه آنها کاملا مست بودند ، گریه می کردند و مادران خود را صدا می کردند که بیایند و آنها را نجات دهند. در حالی که روس های فداکار شجاع آن آمریکایی های ترسناک را نجات دادند بدیهی است که من کل رگه ها را قطع کردم.
 
بیایید به جلسه شما با فرانسیس فورد کوپولا برگردیم
او از من کوچکتر بود اما ما دوست بودیم. احساس کردم که کمی شبیه برادر بزرگ او هستم. او تازه از مدرسه فیلم فارغ التحصیل شده بود و من فکر کردم که من می توانم از او چیزهایی یاد بگیرم زیرا او به مدرسه فیلم رفته بود و من همچنین می توانم چیزهایی را برای او بیاورم ، زیرا من من تمرین کردم در نبرد فراتر از خورشید ، او یک لقب گرفت: توماس کلچارت.

 
فکر می کنید از ترس شکست بود؟
همه کارگردانان ، به ویژه جوانان از اشتباه اشتباه می ترسند. اما فرانسیس همیشه بسیار اعتماد به نفس داشته است. بنابراین احتمالاً پشت آن ترس وجود داشت ، اما من فکر می کنم او کاملاً مطمئن بود که قصد موفقیت دارد. او همچنین یکی از دستیاران من در مسابقه جوان در سال 1963 بود. او در آن زمان بخشی از یک تیم شوک بود ، بهترین تیمی که من تاکنون داشته ام. این ترفند را تصور کنید: فرانسیس فورد کوپولا ، رابرت تاون و مناهم جولان. هر کدام از آنها قرار بود یک حرفه بزرگ داشته باشند و در این فیلم همه کارها را انجام دادند. ما یک مینی بوس فولکس واگن اجاره کرده بودیم و فضای داخلی را دوباره طراحی کردیم و زیر سقف آن را ذخیره کردیم تا تمام تجهیزات خود را ذخیره کنیم. از این مینی بوس ، از مسابقات اتومبیلرانی فیلمبرداری کردیم. فرانسیس شروع به کار در مورد تعمیر مینی بوس کرد و سپس دستیار من بود. و در وسط ، او همچنین مراقب صدا بود و مسئول دوربین دوم در مسابقات اتومبیلرانی بود. می توان گفت که او کم و بیش داشته است 

بازوی PT
 
در آن زمان ، کاپولا قبلا از شراب خوب قدردانی می کرد؟
بله ، و از آنجا که در فرانسه زیاد گشت و گذار کردیم ، شراب زیادی نوشیدیم. وی بعدا در کالیفرنیای شمالی ، در دره ناپا انگور داشت. چند سال پیش او من و همسرم را دعوت کرد. یک خانه بسیار بزرگ و بسیار قدیمی وجود دارد که او برای سازمان دادن مهمانی ها از آن استفاده می کند. و در پشت ، یک خانه کوچک مدرن که او و همسرش واقعاً در آن زندگی می کنند. او در آنجا نقاشی می کشد ، و برای او نامه می نویسد. او به من گفت که شرابهایش آنقدر موفق بوده اند که از انگورهایش بیشتر از آنچه در سینما ساخته بود درآمد کسب می کند. بعد یک بطری بزرگ به من داد. سپس ما دو تولد خود را جشن گرفتیم ، زیرا هر دو در اوایل آوریل متولد شدیم ، با فاصله دو روز. و ما هر دو در بیمارستان هنری فورد به دنیا آمدیم (یادداشت بیمارستان های هنری فورد مراکز بهداشتی مستقر در دیترویت هستند). به همین دلیل نام وی فرانسیس فورد کوپولا است.
 
شخصی ترین فیلم شما چه بود؟
فکر می کنم این مزاحم باشد ، که من در سال 1962 ساختم ، که در مورد تفکیک نژادی و تعصبی است که در مدارس جنوب ایجاد کرد. من کاملا برای هر کاری آماده بودم زیرا این فیلمی بود که من به آن اعتقاد زیادی داشتم و می دانستم که ساخت یک فیلم خطرناک و دشوار خواهد بود. سه کلانتر و رئیس پلیس به دنبال من آمدند. یادم هست فیلم در جشنواره های بزرگ نمایش داده می شد و نقدهای خوبی می گرفت. یکی از آنها گفت ، "مزاحم اعتبار زیادی را علیه صنعت فیلم آمریکایی می گیرد. اما همچنین این تنها فیلمی است که ساخته ام و هرگونه ضرر و زیان از دست داده است.

 
چطور آن را توضیح می دهی؟
احتمالاً دلایل مختلفی دارد. اولین مورد این است که مخاطبان در آن زمان - دهه شصت - فقط نمی خواستند فیلمی درباره تفکیک نژادی در جنوب ببینند زیرا این موضوع بسیار بحث برانگیز بود. دومین و مهمترین نکته برای من این است که احساس کردم بیشتر از یک فیلم سرگرمی ، یک فیلم مستند یا تبلیغاتی برای برابری نژادی ساخته ام. از آنجا ، من همیشه سعی کرده ام فیلم هایی بسازم که در مخلوط کردن سرگرمی و مواد موفق باشند.
 
شما در سال 1962 اولین فیلم هالیوودی مارتین اسکورسیزی را به نام برتا باکسکار تهیه کردید. وی معروف است که بسیار کمال گرا است. آیا مجبور شدید گاهی آن را ترمز کنید؟
در مورد آن فیلم ، یکی از موارد کلیدی را که به او گفتم به یاد دارم: "ماری ، ما سه هفته روی میز هستیم ، این بدان معنی است که این یک فیلم بسیار پیچیده است. ما به یک تیم دوم احتیاج داریم. او مانند اکثر کارگردانان پاسخ داد: "چه! اما چرا تیم دوم؟ بنابراین من به او گفتم: "اما اگر همه عکسهای فیلم را بکشی ، می توانی آنها را به مدیر تیم دوم بدهی و این کار واقعاً کار تو خواهد بود زیرا او فقط می خواهد آنچه را که روی آن است فیلمبرداری کند. سعی کنید تمام عکسهای فیلم را بکشید. با کمال تعجب ، او واقعاً این کار را کرد. معمولاً وقتی من این را می پرسم ، کارگردانان 70 یا 80 درصد فیلم را می کشند. قبل از فیلمبرداری ، مارتی برای همه فیلم هر عکس را کشید.
 
اما آیا تا به حال دیده اید که او گم شود؟
چند روز اول فیلمبرداری مارتی کمی عصبی بود اما خیلی سریع از پسش بر آمد. در واقع او هرگز گم نشده بود. او قبلاً فیلم های زیرزمینی را در نیویورک ساخته بود و در دانشگاه نیویورک به تدریس یا استادی کمک می کرد. ناگهان بار کافی به او داده بود تا بتواند کار خود را انجام دهد. او به اندازه کافی "مجهز" ، حتی "بیش از حد مجهز" بود تا فیلم بسازد. مارتی همیشه می داند که چه کاری انجام می دهد و چه کاری انجام خواهد داد.
 
آیا تا به حال برای الهام گرفتن دارو مصرف کرده اید؟
بله ، در سال 1967 ، برای سفر. من که یک کارگردان وظیفه شناس بودم ، احساس کردم که باید LSD را امتحان کنم تا در مورد آن فیلم بسازم. من یکی از آن بچه های کاملاً راست در دسته ای از جوانان کاملاً وحشی در هالیوود بودم. بنابراین یک روز تصمیم می گیرم LSD را امتحان کنم. من به کالیفرنیای شمالی ، به یک مکان آفتابی رفتم. به من گفتند که برای موفقیت باید یک فضای بسیار خوب و استقبال کننده وجود داشته باشد. و سفر من فوق العاده بود! مسئله این است که اگر فیلم فقط مربوط به سفر من بود ، به عنوان یک فیلم تبلیغاتی برای LSD به پایان می رسید. بنابراین از همه پرسیدم: "چه کسی سفر بدی داشته است؟" ما این بحث را با فوندا ، هاپر ، نیکلسون داشتیم. همه ایده خود را در مورد توالی LSD آورده اند. در این فیلم شخصیت پیتر فوندا با یک یا دو تجربه بد که او را می ترساند سفر خوبی دارد. در واقع ، همه به نقش های اصلی فیلم متصل بودند: پیتر فوندا ، دنیس هاپر ، جک نیکلسون و من همه تجربه های LSD را داشتیم. فقط بروس درن که یک ورزشکار و دونده مسافت بود هرگز مواد مخدر مصرف نکرده بود. با این حال ، در فیلم ، او نقش گورو را بازی می کند ، کسی که به او یاد می دهد چگونه LSD مصرف کند. بعداً به من گفت كه دوباره

پر از نامه هواداران بود. همه از او در مورد LSD مشاوره می خواستند ...
 
چرا در دهه 70 ساخت فیلم را متوقف کردید؟
این یک دلیل خاص دارد. در سال 1971 ، من در حال ساخت فیلم WWI در ایرلند به نام Von Richthofen and Brown (بارون سرخ) بودم. هر روز صبح ماشین می رفتم تا به مجموعه بروم. جاده مستقیم به سمت فرودگاه بود اما اگر به راست بپیچید به خلیج گالوی می رسید. و هر روز صبح می خواستم به راست بپیچم تا در ساحل بنشینم. من خیلی خسته بودم. من در مدت پانزده سال بیش از 55 فیلم ساخته بودم. تازه خسته شده بودم. بنابراین ، هر روز صبح ، جاده را به فلات می رساندم اما از اعماق درون خود می دانستم که باید متوقف شوم. بنابراین ، من قصد داشتم قبل از بازگشت به کارگردانی یک شنبه را بخوانم. در آن سال من شرکت پخش خود ، New World Pictures را تأسیس کردم. این شرکت آنقدر موفق بود که من ادامه دادم.
 
شما از طریق این شرکت فیلم های تروفو ، کوروساوا ، برگمان و ... را توزیع کردید؟ استراتژی شما چه بود؟
با توزیع این فیلم های arthouse ، این کار را از روی علاقه انجام دادم. از پس هزینه های آن برآمدم زیرا New World Pictures به سرعت رشد کرده بود. این جعبه به بزرگترین شرکت توزیع مستقل در ایالات متحده تبدیل شده بود. بنابراین ما کل سطح را برای نمایش فیلم ها و توزیع آنها در شهرهای مهم ایالات متحده داشتیم: نیویورک ، لس آنجلس ، سانفرانسیسکو ، بوستون. از آنجا ، استراتژی ای که ما در پیش گرفتیم این بود: بیایید ابتدا در این شهرهای کلیدی افتتاح کنیم و سپس فیلم هایمان را در شهرهایی که مخاطب دانشجویی دارند توزیع کنیم. اگر من در سانفرانسیسکو افتتاح می کردم ، می خواستم در یک سالن سینما بین خلیج سانفرانسیسکو و اوکلند افتتاح کنم ، سپس از شبه جزیره به مایل های دانشکده حقوق استنفورد می روم. بنابراین فیلم ها در سانفرانسیسکو ، اوکلند و پالو آلتو نمایش داده شد تا دانشجویان و همچنین مردم شهرهای بزرگ را به خود جلب کند. و ما این کار را در سراسر کشور انجام داده ایم.

 
آیا با کارگردانان خاصی فیلم هایشان را توزیع کردید؟
فلینی به نیویورک آمد. فکر می کنم فرانسوا تروفو هم به لس آنجلس و نیویورک آمد. دیگران هستند که من فقط از طریق تلفن یا پست شنیدم. در مراسم اکران فیلم Amarcord ، یادم می آید که فلینی به من سخنرانی می کرد ، "راجر ، چرا برای پخش فیلم زحمت می کشی؟ بهتر است ، خلاق تر و جالب تر ، کارگردان بودن. توزیع را متوقف کنید ، برگردید ، دوباره متوجه شوید. من پاسخ دادم ، "من در مورد آن فکر می کنم." اما می دانستم که قرار نیست این کار را انجام دهم. من رابطه بسیار خوبی با برگمن و تروفو داشتم. من چندین بار با تروفو ملاقات کرده ام. می دانید ، تروفو مانند پیتر بوگدانوویچ و کوئنتین تارانتینو بود: کارگردانی عالی ، اما همچنین شخصی با دانش باورنکردنی از سینما. با او ، من فقط دوست داشتم در مورد فیلم صحبت کنم. من همچنین او را در حالی که مشغول انجام کتاب خود در مورد هیچکاک بود دیدم. من و او فکر کردیم که هیچکاک درخشان است ، یکی از معدود افرادی که می دانست چگونه فیلم های سرگرمی را با سبک شخصی بسازد. در واقع ، من یک بار در یک مهمانی با هیچکاک آشنا شدم. همین. اما بارها و بارها به من گفته اند که او در مورد اولین فیلم من در چرخه ادگار آلن پو ، سقوط خانه آشر ، به یکی از تهیه کنندگان اجرایی جهانی گفت: "من می توانم یک فیلم را به همان سبک بسازم. و او روانی کرد!
 
شما کارگردان ، تهیه کننده بودید ، اما در فیلم ها نیز بازی کردید: به عنوان مثال پدرخوانده II.
کوپولا تصمیم گرفته بود تا چند تهیه کننده ، نویسنده و کارگردان را که با آنها دوستی شخصی داشت برای عضویت در صحنه جنایت دعوت کند. ما دو روز کار کردیم و واقعاً خنده دار بود. تنها مشکل این بود که کمی عصبی بودم. من در فیلم هایم نقش های کوچکی بازی کرده بودم تا در هزینه های یک بازیگر صرفه جویی کنم ، اما تاکنون این همه نور را ندیده بودم. و کاملاً کور شدم. یادم می آید که فرانسیس "عمل" فریاد می زد و من چیزی را نمی دیدم. کسی فریاد زد ، "عصبی نشو راجر! تمام حرفه هالیوودی شما به نحوه گفتن متن شعر بستگی دارد. جک نیکلسون بود. در پیگیری با فرانسیس فورد کوپولا ، او تصمیم گرفته بود که در اولین اقدام به عمد بیاید تا تعادل خود را از دست بدهم. صدای خنده ای بود ما برداشت دیگری انجام دادیم و در آنجا شروع به بازی کردم.
 
شما مربی بسیاری از کارگردانان بوده اید ، آیا در جوانی یکی از آنها را داشته اید؟
من هیچ وقت مربی نداشتم. در دهه 1940 ، مدارس فیلم در ایالات متحده بسیار کم بود. من در رشته مهندسی از دانشگاه فارغ التحصیل شدم و به عنوان کارمند در یک استودیو شروع کردم ، بنابراین فرصتی برای یادگیری از شخص خاصی نداشتم. جایی که بیشتر یاد گرفتم در این زمینه بود.

- فیلم هفته: یک ژنوکس گارس -
پنج نفر از آنها در بیست سالگی هستند ، و آنها در گروه Un خاصی از جشنواره جشنواره فیلم کن 2018 انتخاب شدند. ایناس چانتی ، سواد ارسانه و کل باند برای ارائه روی زانوها بچه ها توسط آنتوان دزروزیرس ، که در سینماها اکران می شود ، انتخاب شدند. این هفته. فیلمی که توسط خود بازیگران نوشته شده و در آن رضایت ، از بین بردن و سس الجزایر "یونانی" برانگیخته می شود. اما قبل از آن ، گذرگاهی روی کرازت وجود داشت ... توسط لوکاس مینیسینی
 
با وجود گرما ، سواد ارسن لباس شلوار باب اسفنجی خود را می پوشد. عجله کن در 11 آوریل 2018 در Saint-Etienne ، او هنوز هم مجبور است چند ساعت "انیمیشن تجاری" ارائه دهد. واضح است که قبل از شروع رژه طلسم ها به شکل رژه در میان ردیف مغازه های سنت اتین ، در مقابل کودکان نسبتاً خوشحال به هیجان می آیند. روتین اما این بار سواد چشم از تلفنش برنمی دارد. "آره ، آره ، آره ..." او در مقابل تلفن هوشمند تکرار می کند. در صفحه کوچک ، تیری فروماکس ، نماینده عمومی جشنواره کن ، فیلم های انتخاب رسمی 2018 را لیست می کند. شب گذشته ، حدود ساعت چهار صبح ، زن جوان 22 ساله ایمیلی حاوی نسخه ای از متن نوشته شده دریافت کرد. توسط همین مرد این پیام از آنتوان دسروزیرس ، کارگردان فیلم A به زانو درمی آید که در آن سواد یکی از نقش های اصلی را بازی می کند: "ما این کار را کردیم! علی رغم این ، وقتی رئیس جشنواره انتخاب فیلم را در دسته خاصی از Un اعلام می کند ، سواد مطمئن نیست که درک کرده است. "من اصلاً نفهمیدم كه این چه معنایی داشت ، او در تراس وسیعی از كاخ جشنواره ها اعتماد كرد ، در اواسط ماه مه ، آن روز ، كنفرانس مطبوعاتی پایان یافت و من با لباس SpongeBob SquarePants خود به کار در بازار رفتم. "
 
کاملاً اولین شخصیتی نیست که سواد آرسانه بازی می کند تا واقعیت را بگوید. دو سال زودتر ، او برای پیوستن به دسروزیرس (که برای اولین بار در سال 2015 در هارامیست با او همکاری کرده بود) در نقش یاسمینا ، دانش آموز دبیرستان در یک منطقه نیمه شهری به استراسبورگ می رفت. سه هفته تصویربرداری سخت ، تیمی به حداقل رسید و بازیگرانی که هنوز تازه وارد سینما شده اند. نتیجه: On Your Knees Guys یا Sextape ، به انگلیسی. فیلمی کمی بیش از یک ساعت و نیم که در آن دو زوج رابطه جنسی و دهانی را به سبک "یونانی" گپ می زنند ، رو در روی هم قرار می گیرند و به دلیل ماجرای زننده باج گیری ، امتیازات خود را تسویه می کنند. "فیلم متوسط ​​من حارامیست یک آزمایشگاه آزمایشی کوچک بود ، جایگزین دسروزیرس شد" ، آنجا بود که ما راهی برای همکاری با یکدیگر ابداع کردیم. درک کنید: سواد آرسانه جوان و ایناس چانتی (در نقش ریم ، خواهر یاسمینا) هر دو بازیگر و نویسنده مشترک فیلم داستانی هستند. دور از دستورالعمل یک فیلم معتبر نیست که سرانجام در مورد موضوع رضایت به زنان می دهد.
 
در آسانسور هتل بزرگ صبح روز پنجشنبه 11 مه ، در Croisette ، مهدی دهمانه و سیدی مژایی قهقهه می زنند. یکی از مشتریان موسسه ، مجریان و سلیم را در ارتباط با خواهران ریم و یاسمینا بر روی صفحه نمایش ، به تازگی مجریان و سلیم را شناخته است. دو شخصیت مسئول فیلم ویدئویی دزدیده شده که یکی از دو زن جوان را نیز در این عمل نشان می دهد. "آه ، این شما دو تا اشخاص فیلم هستید ، او می خندد ، من به پارکینگ می روم که شما با من هیچ کاری نمی کنید ، نه مثل بچه های صحنه زانو زدن شما!" در لابی ، این دو جوان در اوایل بیست سالگی لحظه ای را در حضور دوستانشان پخش می کنند و از جزئیات پشتیبانی می کنند. به سختی متوجه ورود اتومبیل های رسمی شده ایم که قرار است کل نیروها را به فتوکال معروف برسانند. به طور دقیق تر ، یک مجموعه جمع و جور از عکاسان آماده تقریباً هر کاری برای گرفتن نگاه اجمالی به این ستاره ها هستند که در طول روز در تریبون تزئین شده با کف دست طلا رژه می روند. " شما زیبا هستی ! سواد در حالی که دو پسر و الیس گاردیول ، دوست سوم ، به عنوان یک سوغات تعطیلات به بازوی ژست می خورند به پهلو فریاد می زند. ایناس چشمانش را باریک می کند ، شاید برای این که خود را از خشونت این گذرگاه اجباری برای همه گروه های فیلم محافظت کند. و سپس زن جوان در اثر چشمک زدن های خنده "خیره" می شود. او با تکان دادن دست خود وقت می گذارد و به عکاسان آماتور و افراد ناشناسی که کمی پله های خود را در لبه قصر کمی جلوتر فشار می دهند ، خوش آمد می گوید و او را شاد می کند. در پس زمینه ، مهدی و سیدی به شوخی می گویند: "آه ، اما او فکر می کند که اینا کیست؟" تو هیچ کس نیستی "

 
"من از تمام روز گریه نکردم"
نه کاملا. در طی دو روز ، همه رسانه ها به سمت نوار هجوم آوردند ، به ویژه ایناس چانتی و سواد آرسانه ، قهرمانان بی چون و چرای فیلم. چندین روزنامه نگار با چکش گفت: "ما به اندازه کافی از پسران سینما شنیده ایم". این بار ، دو زن جوان با تبلیغات روزانه ، France Info ، رسانه های سازگار با شبکه های اجتماعی Brut ، رادیو ، ستاره های تبلیغات فلاش خواهند بود.

از جشنواره ، France Inter و حتی یک عکسبرداری برای ویژه جشنواره کن در Grazia زنانه. ایناس چانتی: "آنها دائماً مقالاتی درباره فیلم و عملکرد من که به ایتالیایی ، اسپانیایی و سایر زبان ها نوشته شده اند برای من می فرستند. اما افرادی که آنها را برای من می فرستند حتی ایتالیایی یا اسپانیایی صحبت نمی کنند! در فاصله نه چندان دور از کاخ جشنواره ها در حوالی ساعت 9 شب پنجشنبه ، 10 مه ، کریما ، مادر سیدی مجایی ، نگاهی به لباس پسرش انداخته و مطمئن می شود که تنظیمات نهایی قبل از اینکه کل تیم به فرش قرمز بروند ، انجام شده است. "درست جلوی ما روی پله ها کیت بلانشت بود ، این دیوانه بود! سواد یک بار در اوج هیجان زده می شود. کل تیم در یک استراحتگاه کوچک در فاصله نه چندان دور از آمفی تئاتر دبوسی با هزار صندلی نان تست می کند. عکس های زیر پوستر جشنواره گرفته شده است که ژان پل بلموندو و آنا کارینا را در Pierrot le fou نشان می دهد. ما با لباس شب ، یک تاکیدو صورتی یا کت و شلوار بوسه می زنیم. سیدی مجایی: "من از درون بسیار تحت تأثیر قرار گرفته ام. "
 
قبل از اتمام فیلم سی و هشت دقیقه ای ، در فیلم تئاتر ، ایناس نمی تواند نگاهی به کوچکترین شخصی که صندلی خود را ترک می کند ، بگذارد. طبق گفته های او ، پنج نفر قبلاً آنجا را ترک کرده اند و این خیلی زیاد است. هر شوخی که به نظر می رسد از هم می پاشد او را نگران می کند. زن جوان احساس می کند "هیچ واکنشی نشان نمی دهد" ، او ناامید شده است. علاوه بر این ، روی صفحه "null" یافت می شود. وی اذعان می کند: "از ابتدای روز جلوی گریه ام را گرفته بودم ، گیج شده بودم." استفاده از آن برای زن جوانی که در رشته حقوق تحصیل می کند غیرممکن است. حتی در مهمانی جشن اولین نمایش فیلم در پر زرق و برق ویلا شوپس ، بالای کازینو. Clara Luciani ، خواننده فرانسوی ، برخی از موفقیت های خود را بازی می کند اما مخاطبان متراکم بیشتر به سمت گروه بازیگران جوان گرایش پیدا می کنند. "همه به سراغ من آمدند تا از من بپرسند ، پس شما بازیگر حرفه ای هستید؟" »، طاعون ایناس چانتی. آنتوان دسروزیرس صدای خود را بلند می کند: "وقتی ساندرین بونیر am هیچ آمور انجام نمی داد ، آیا او حرفه ای بود یا نه؟ و سوفی مارسو در لا بوم ، حرفه ای؟ از آنجا که Inas و Souad بیش از اندازه اسامی هستند که من فقط ذکر کردم ، من سوال را می پرسم. هفته بعد از جشنواره ، ایناس چانتی چندین آزمون دانشگاهی برای تکمیل دارد. Sidi Mejai ، امتحانات BTS. الیس گاردیول ، شغل او به عنوان مهماندار هواپیمایی بریتیش ایرلاینز و سواد شغل خود در انیمیشن. و مدی داهمن ، تحصیلات خود را در دانشکده بازرگانی ، به جز اگر برنامه را تغییر دهد: همان روز بعدازظهر ، رایان کوگلر در یک سالن کوچک از کاخ یک کلاس مستر درباره فیلم سیاه پلنگ خود ارائه می دهد. مرد جوان با عجله جلو می رود: "من باید بتوانم او را ببینم ، و چرا با او صحبت نمی کنم." حضور در یک مارول مهم است! "

Venezia 77 - Sampdoria: نقد و بررسی فیلم توسط Rezza Mastrella
توسط Giulio Zoppello -12 سپتامبر 2020 16:27

بدون سایه تردید ، دوتایی Rezza Mastrella یک نقطه مرجع مطلق از واقعیت نمایشی ایتالیا است ، یک دوتایی فوق العاده شگفت آور ، قادر به ایجاد شکاف در فرم و معانی منحصر به فرد ، برای ازدواج آزمایشی که در این فیلم ، در این Samp ، یافت می شود نوعی مانیفست خلاق و بیشتر.
شخصیت های اصلی این عملیات سو the استفاده از یک قاتل غیر معمول ، لباس صورتی رنگ است که به نمایندگی از یک مدیر مرموز و مبهم ، مجبور است همه افراد مسن را در دهکده کوچک Apulian Gravina بکشد. همه در حالی که او با عشق درگیر است ، بسیار بیشتر با واقعیت مرتبط است با خیال.
به این ترتیب ، Samp به نظر می رسد به عنوان یک هیجان انگیز sui generis ، نوعی نوآر کاملاً عاشقانه و پر از سودای مرگبار. در عوض ، دادن یک حس متعارف به فیلم Rezza Mastrella امری کاملاً بیهوده است ، در واقع اشتباه است ، زیرا هنر آنها فراتر از حد متعارف است ، این وسیله ای است برای بیان یک دید جهانی ، هرگز صرفاً جنبشی و سازگار برای بیننده.

بیش از یک فیلم ، سامپ یک مانیفست هنری است

دیدگاه بدبینانه جهان ، عدم تمایز کلی جهان شناخته شده هنری (تلویزیون ، سینما و تئاتر) ، هدف نهایی این است که هرگز اجازه ندهید بیننده کاملاً راحت باشد یا قادر به درک جایگاه خود باشد.
بنابراین فیلم در واقعیت به مانیفستی می رسد که هم به جنبه رسمی مربوط می شود و هم (بیش از هر چیز) از محتوای آن ، از بینش هنر ، از هنر آنها ، که سنت ، گفته ها و نوشته های قبلی ، مفهوم تعلق را رد می کند. به ژانری از گذشته یا داشتن استاد.
همانطور که سامپ افراد مسن را از بین می برد ، به همین ترتیب در سالهای اخیر Flavia Mastrella و Antonio Rezza علیه بی تحرکی و سنت مبارزه کرده اند ، آنها به نوعی تبدیل به حاملان استاندارد مقاومت خلاقیت ، آزادی هنری در برابر وضع موجود شده اند. که این فیلم را به نوعی مانیفست جیت کن دو (Rezza-San) و مسترلا-سان (Jeet Kune Do) تبدیل می کند.
لازم به ذکر است که اصالت فرم ، خشونت عمل هنری موجود در این فیلم ، هرگز منجر به عجیب شدن ، جدا شدن نمی شود ، برعکس ، درگیری سلاح مخفی است که هر دو با توجه به آن پنجه های خود را فرو می کنند. از بیننده

فیلمی با نام سمپدوریا ، که جریان مداومی از بیانی غیرقابل پیش بینی ، بدخلقی ، بی نظم و کاملاً شخصی است که این دو را به نمادی از آزمایش شدید ، وفاداری به خط عدم تطبیق تبدیل کرده است (عجیب به نظر می رسد اما واقعیت دارد).
طرح ها ، بداهه پردازی ها ، استفاده از بدن به عنوان یک ابزار موسیقی ، از موسیقی به عنوان صدای اضافه شده ، در حالی که بدبینی که همیشه مانند سایه آنها را همراهی می کرد ، بیرون می آید ، اما در یک چشم انداز عاشقانه پیش بینی شده برای آینده ، به فردا پیچیده است.
در اینجا این است که بدن ، زبان ، طبیعت انسان ، جدا از شناخته شده ، از آنچه قبلاً دیده شده ، از متعارف است ، ما را به یک ابعاد ممتد ، ساختارشکنی زبان و جسمانیت هدایت می کند ، به موجب یک بعد جدید ، یک جستجوی وسواسی از حقیقت ، از زیبایی (اما هرگز از نظر خودشیفتگی توسط D'Annunziana).
یک فیلم منسجم از دقیقه اول تا آخرین ، اما دشوار ، پیچیده ، شاید خیلی صادقانه باشد ، اما نشان دهنده ابعادی از پویایی منسجم در برابر عدم تحرک نویسندگی کاذب است ، از دژاوو به خوبی گذشت ، که حتی محاصره شده است این ونیز 2020.

می دانید ، من فکر می کنم مهمترین چیز هنگام مسافرت ، شهر یا کشوری نیست که ما کشف می کنیم ، بلکه دوستانی که با آنها در این لحظه ها مشترک هستیم. این افراد اطراف ما هستند که تجربه را بهتر یا بعضاً بدتر می کنند. اما اگر به تنهایی سفر کنید چه می کنید؟

البته واضح ترین پاسخ این است: دوستی کنید.
مشکل این است که برای بسیاری از افراد دوست داشتن یکبار تنها ، در جاده و خارج از منطقه آسایش کوچکشان بسیار دشوار است.
مسافرت به من آموخته است كه در زندگی روزمره بسیار بازتر و اجتماعی تر شده و به طور طبیعی با دیگران ارتباط برقرار كنم. با تشکر از آن ، من توانستم با افراد بزرگی روبرو شوم و شرایط کاملاً غیر منتظره را تجربه کنم. برخی از این جلسات حتی به دوستی پایدار تبدیل شده اند.
دوست من جولیان چندی پیش مقاله مهمان نوشت تا به شما راهنمایی کند که در مورد نزدیکان محلی ، اعتماد به آنها و احتیاط سفر باشید.

امروز می خواهم نکاتی را در مورد چگونگی ملاقات با مردم و دوست داشتن در هنگام سفر به شما بیان کنم. قصد دارم به طور خاص 16 مورد را که در سفرهای مختلف آموخته ام ، لیست کنم.

1) تمام پیش تصورات خود را فراموش کنید
این بهترین توصیه ای است که می توانم به شما بدهم. بسیاری از افراد با تصورات بیشمار و دلایل دروغین ترک می کنند که نتوانستند کارهای خاصی انجام دهند. آنها خیلی پیر (یا خیلی جوان ، بیش از حد ترس ، و غیره) احساس می کنند تا سعی کنند این یا آن را انجام دهند.
من اغلب این جمله را شنیده ام:

"من هرگز به یک خوابگاه نمی روم زیرا پر از بچه های مهمانی 18 ساله است"

بسیاری از نکاتی که می خواهم در اینجا فهرست کنم شاید به نظر برسد که آنها برای جوانترهای شما در نظر گرفته شده اند ، اما من از آنها برای دوستان دوستی بین 18 تا 70 سال استفاده کردم! بنابراین مانعی مانند این در روابط دوستانه خود قرار ندهید. شما همیشه می توانید بدون توجه به سن ، چیزهایی را از هر کس که ملاقات می کنید بیاموزید. (دریغ نکنید که مقاله من را بخوانید ما هرگز برای مسافرت خیلی پیر نیستیم).

2) در خوابگاه جوانان بمانید
خوابگاه های جوانان هنگام مسافرت به تنهایی خوابگاه های جوانان بدون شک بهترین مکان برای دیدار با مردم است. من به شما اطمینان می دهم که آنها مملو از افراد در سنین بسیار متفاوت هستند. شما مطمئناً همیشه در وسط یک تور جهانی به عکس کوله پشتی جوان خواهید رسید (nan nan من در مورد من صحبت نمی کنم). اما همچنین می توانید خانواده هایی را انتخاب کنید که با بودجه کم سفر خود را برای سفر انجام دهند.

راز کوچکی که باید در مورد خوابگاه های جوانان به یاد داشته باشید این است که آنها اغلب اتاق های مجرد ارائه می دهند. به این ترتیب شما مانند یک هتل اقامت می کنید در حالی که از مزایای زندگی جامعه خاص برای خوابگاه های جوانان لذت می برید.
حال قبل از رزرو نیز باید کمی از قبل سؤال کنید. به یاد می آورم در سفر به دوبلین از طریق سایت HostelBookers رفتم تا ببینم مردم درباره این یا آن مکان چه فکر می کنند. خوابگاه که بهترین بررسی ها را دریافت کرد در مکانی بود که من هرگز حتی به آن مشکوک نبودم و جو واقعاً عالی بود. به طور کلی ، شما می توانید بررسی های بسیار مفصلی که به واقعیت صحیح است ، بیابید.

3) نیمکت نشینی
مسافرتهای تفریحی در اوکراین احتمالاً می دانید اگر مدتی مرا خوانده اید ، فقط به کوچسورفینگ قسم می خورم (نگاهی به مقاله من بیندازید).
ایده بسیار ساده است .؛ مردم در سراسر جهان خانه های خود را باز می کنند و اقامت "رایگان" ارائه می دهند. چرا کسی با این کار موافقت خواهد کرد؟ خوب برای بسیاری از مردم ، این راهی برای گسترش افق و ملاقات با افراد جدیدی است که عشق به سفر را به اشتراک می گذارند.
این فقط میزبانی رایگان نیست. مزیت صندلی های مسافرتی ملاقات با افراد محلی است که باعث می شود شما یک منطقه را کشف کنید و دیدگاه متفاوتی نسبت به آنچه که شما به عنوان یک "توریست ساده" می داشتید به شما پیشنهاد می دهد.
نیمکت نشینی خطرناک نیست ... حتی اگر زن باشید! من با دختران زیادی آشنا می شوم که کوچورفینگ را انجام می دهند و هرگز مشکلی نداشته اند. کاری که این دختران به انجام آنها عادت کرده اند فقط تماس با افرادی است که از مبل های قبلی خود نظرات مثبتی دریافت کرده اند.

4) از سرگرمی مورد علاقه خود برای دیدار با افراد استفاده کنید
سایتی مانند MeetUp می تواند ابزاری بسیار مناسب باشد. گروههای زیادی را تشکیل می دهید که در همان شور و شوق ، یک ورزش یا هر فعالیت دیگری شکل گرفته اند. بنابراین اگر از طرفداران کوه نوردی هستید ، به راحتی گروهی از افراد محلی را برای انجام این کار پیدا خواهید کرد. یکی از سریعترین راهها برای دیدار با افراد جدید ، به اشتراک گذاشتن همان اشتیاق است.

5) یک فعالیت جدید بیاموزید
سفر به تنهایی با گیتار اگر اشتیاقی برای اشتراک گذاری نداشته باشید چه می کنید؟ ترفند این است که یک فعالیت خاص برای منطقه ای که در آن قرار دارید را امتحان کنید.
می توانید دوره های زبان را طی کنید.
یاد بگیرید که گیتار Flamenco را بازی کنید.
غذاهای توسکانی را کشف کنید.
یا حتی کفشهای "رقص ceilidh" را بپوشید و یاد بگیرید که مانند اسکاتلندی مسیر را رها کنید.
نه تنها با افراد دیگری مانند شما ملاقات خواهید کرد بلکه تجربیات جدیدی را نیز آزمایش خواهید کرد. برای شروع ، به شما توصیه می کنم از راهنمای سفر خود استفاده کنید. سعی کنید ببینید منطقه ویژه ای که از آن بازدید می کنید خاص است و از اطراف خود بپرسید چه کسی ممکن است شما را آموزش دهد. سایت هایی مانند Craigslist به شما امکان می دهد بسته ای از تبلیغات محلی را که مربوط به افرادی است که می توانند به شما آموزش دهند یا به شما درس می دهند ، بیابید.

6) خزیدن میخانه
در Pub Crawl این توصیه برای جوانترین ما در نظر گرفته شده است. یک راه خوب برای دوستی سریع ، انجام یک Pub Crawl است. این شامل زنجیر زدن 4 یا 5 میله مختلف در همان شب در حالی که دوستان خود را با چند نوشیدنی دوست می کنید.

خوابگاه های جوانان (و برخی هتل ها) مکان های خوبی برای شروع تور بار هستند. شما اغلب اعلان های ارسال شده در پذیرش را مشاهده خواهید کرد.

7) در یک سفر سازمان یافته شرکت کنید
من شخصاً نسبت به سفرهای سازمان یافته نگرش نسبتاً کوبنده ای دارم ، اما در بعضی از کشورها مانند نپال بهره بردن از یک سفر سازمان یافته بسیار آسان تر است (طبق بازخوردهایی که من داشته ام ) مشارکت در این نوع اقامت "همه فراگیر" حتی اگر این کار شما نباشد ، مزایای بسیاری دارد. اصولاً خودتان را درگیر یك باند مسافرینی مثل خود می كنید ، بنابراین باید گفتگو را شروع كنید و دوستانه شروع كنید.

8) پیاده روی و تور رایگان
برای دوستی لازم نیست که مدت طولانی را ترک کنید. پیاده روی چند ساعت ممکن است کفایت کند. همه مکان های توریستی اشکال مختلف پیاده روی را ارائه می دهند. ثبت نام کنید و برای دیگران باز باشید. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که به محض صحبت نکردن راهنمای گفتگو ، مکالمه را شروع کنید. بیشتر افراد وقتی کار دیگری برای انجام یا مشاهده وجود ندارد ، برای بحث و گفتگو آزاد هستند. به یاد می آورم که در سفر به ایرلند ، تازه به دوبلین رسیده بودم. ساعت 10 صبح بود ، کیفم را روی پشتم داشتم و برای ملاقات با میزبانم Couchsurfing که در آن ساعت کار را تمام می کرد ، باید ساعت 6 عصر صبر کنم.
در خیابان دیدم که گروهی با علامت "تور آزاد" منتظر هستند ، فکر کردم چرا شرکت نمی کنم.
در پایان توانستم چیزهای زیادی راجع به تاریخ دوبلین و ایرلند بیاموزم ، اما همچنین با گروهی از آمریکایی ها آشنا شدم که شبها با آنها بیرون رفتم و با آنها هنوز هم امروز در آن قرار دارم. امروز یک دوستی زیبا.

9) رهبر شوید
یکی از اصول اساسی در روانشناسی انسان این است که مردم همیشه جذب افرادی می شوند که خود را به عنوان رهبر تحمیل می کنند. بنابراین به جای اینکه انتظار داشته باشید اتفاقاتی بیفتد ، آنها را تحریک کنید!
برای مثال ، بگذارید بگوییم که شما برای یک شام آرام در هتل هستید. به جای اینکه در تلویزیون گیر کرده باشید ، به سایر مشتریان یک نوشیدنی در شهر پیشنهاد دهید. یا حتی بهتر ، کارت بازی را به آنها پیشنهاد دهید. که ما را به دهمین نوک می رساند ...

10) عرشه کارت را بیاورید
بازی کارت در قطار بازی کارت یک ابزار باورنکردنی برای دوستان است. این یک راه عالی برای تفریح ​​و همراهی با شخصی است که شما فقط ملاقات کرده اید.
به عنوان مثال ، دسامبر گذشته با گروهی از سریلانکا در یک قطار طولانی با قطار از طریق هند دیدار کردم. این برای من کافی بود که قوانین بازی "شمع گه" را به آنها یاد بدهم تا بعد از پنج دقیقه بتوانید مردم را در تمام واگن فریاد بزنید.

"شمع گول! "

[toggle style = "بسته" عنوان = "اینجا را کلیک کنید تا قوانین بازی Pile of Shit را بخوانید"] خوب چون من جدی هستم خوب شما را به قانون بازی می گذارم (متشکرم ، تشویق ، لطفا متوقف شوید):
توزیع
با 3 بازیکن ، پادشاهان ، خانمها ، نوکرها را کنار می گذاریم.
به 4 بازیکن ، 2 را اضافه می کنیم.
با 5 بازیکن ، 2 و 3 و غیره.
کارتهایی که از این رو جدا شده اند به بازیکنان داده می شود. سپس هر کدام 4 کارت دارند.
بقیه کارتها ، شمع گوز ، در وسط جدول قرار دارند.

RULE OF GAME
بازیکن با ملکه قلب شروع به بازی می کند. هر بازیکن کارت مورد نظر خود را در سمت چپ به همسایه خود منتقل می کند.
هنگامی که یک بازیکن 4 کارت در همان رده دارد ، باید به تیر دروازه برخورد کند ، اما باید مواظب باشد که همه بازیکنان دیگر 4 کارت در دست داشته باشند. اگر چنین باشد ، آخرین بازیکنی که به آن ضربه زده است باید کارت اول را در عرشه بگیرد. اگر یکی از بازیکنان فقط 3 کارت داشته باشد ، یا اگر هیچ بازیکنی 4 کارت یکسان نداشته باشد ، بازیکنی که ضربه زده است اولین کارت اول را از روی گله می گیرد.

بازی هفت نفره است: بازیکن با استفاده از شمع و وسایل بازی پوندی از گله های خود را (کارت هایی که او برداشت) را پس می دهد.
بازیکنانی که 4 کارت یکسان ندارند همچنان به بازی خود ادامه می دهند. وقتی همه مربع دارند ، به کارتها رسیدگی می شود.

بازی با تصمیم بازیکنان به پایان می رسد.

شمارش نقاط
در پایان بازی ، هر کس تعداد پوندهای گله ای را که برداشت کرده ، حساب می کند. Aces به ارزش 100 کیلوگرم ، 2 ارزش 2 کیلوگرم ، 3 ارزش 3 کیلوگرم و غیره است.
بازیکن با کمترین امتیاز برنده بازی است. [/ تغییر]

11) از دیگران سؤال کنید
ترس از تمسخر نیز تکنیک مناسبی برای دیدار با افراد است. هنگام گشت و گذار ، حتماً از غریبه ها راهنمایی بخواهید و درمورد کارهایی که در محله انجام می شود ، مشاوره بخواهید. حتی لازم نیست که برای صحبت با یک غریبه گم شوید. من اغلب سؤال می کنم حتی اگر جواب را قبلاً می دانم. دروغ نیست ، فقط بهانه ای برای شروع گفتگو است.

12) به دیگران علاقه مند باشید
این را بدانید ... مردم دوست دارند در مورد آنها صحبت کنند. همه ما به طور ناخودآگاه کمی خودخواه هستیم و فقط یک چیز را انتظار داریم که درباره ما صحبت کند. بنابراین آن را به نفع خود تبدیل کنید. بعد از شروع مکالمه با شخصی ، اغلب سؤالاتی مثل پایان از او می پرسم

"در کدام کشور قبلاً سفر کرده اید؟ "،
"مقصد مورد علاقه شما چیست؟ "،
"جالب اینجاست؟ "،
"آیا شما در تعطیلات هستید یا در روزهای شنبه؟" "
یا به عبارت ساده تر "شما از کجا هستید؟" "

قبل از سفر ، همچنین کتاب "چگونه می توان دوست و دیگران را تحت تأثیر قرار داد" اثر دیل کارنگی بخوانید. برای من ، این بهترین کتابی است که تاکنون در مورد پویایی اجتماعی خوانده ام. این به شما کمک می کند تا مکالمه معمولی را به یک دوستی پایدار تبدیل کنید.

13) برای تجربیات جدید باز باشید
تجربه چتر نجات جدید اگر فقط توصیه های یک راهنما را رعایت کنید ، می توانید خود را به سرعت درگیر فعالیت های بسیار توریستی کنید. به همین دلیل است که من یک چیز خیلی ساده را برای شما توصیه می کنم ... هر بار که دوست جدیدی را برقرار کردید ، به تمام خروجی ها (بدون خطر) که به شما پیشنهاد می دهد ، بله بگویید (من در این مقاله از "قدرت گفتن بله" صحبت می کنم ")
من به مرور زمان آموخته ام که شما هرگز نمی توانید یک تجربه در حال تغییر زندگی برنامه ریزی کنید. گاهی اوقات عاقل ترین گزاره می تواند یک ماجراجویی فراموش نشدنی باشد.
به عنوان مثال ، زمانی که من در کورک بودم ، با یک دختر آلمانی صحبت کردم که برای اولین بار در دوبلین ملاقات کردم. او پیشنهاد کرد که در یک سفر چهار روزه از طریق ایرلند غربی به من و دو دوست اتریشی بپیوندید. حتی با وجود اینکه اصلاً آنها را نمی شناختم ، موافقت کردم که به آنها بپیوندم ، به ماشین آنها پریدم و با آنها بهترین زمان وقت خود را در ایرلند داشتم. به صخره های موهر صعود کردیم ، یک شب عالی در دینگل برگزار کردیم و حتی برای بخشی از سفر یک اسب بخار سوئدی را استخدام کردیم. این یک تجربه عالی بود که هرگز در یک راهنما پیدا نمی کردم.

14) همیشه یک مداد و کاغذ با خود حمل کنید
همیشه یک مداد و کاغذ با خود حمل کنید. یا تلفنی که می توانید از آن یادداشت بگیرید. این ابزار بسیار ساده همچنین می تواند به شما در تبدیل یک گفتگوی ساده به دوستی واقعی کمک کند. مخصوصاً اگر علایق مشترکی با هم داشته باشید. اگر کسی را دوست دارید ، بهانه ای برای بدست آوردن اطلاعات تماس آنها پیدا کنید. به او بگویید که به عنوان مثال به اطلاعات در مورد منطقه مبداء خود نیاز دارید. حتی می توانید از او بخواهید که شما را به مکان های موردعلاقه خود برساند.

15) یک حساب Facebook ایجاد کنید (و از آن استفاده کنید!)
فیس بوک بهترین راه برای برقراری ارتباط با دوستان است. می توانید مانند پست های آنها به آنها ایمیل ارسال کنید یا درمورد آنچه انجام می دهند اظهار نظر کنید. از نظر من به من این امکان را می دهد تا با افرادی که ملاقات کرده ام در ارتباط باشم. که ما را به سمت نوک شماره 13 برگرداند. اگر به زندگی شخصی علاقه دارید ، ما به شما هم علاقه مند خواهیم بود.
من شخصاً دوست دارم از اساسنامه خود برای اعلام سفرهایم برای روزهای آینده استفاده کنم. من اغلب از افرادی که زندگی می کنند و یا به مکانهایی که قصد رفتن به آنها را دارند سفر می کنم. این فرصت حتی بیشتر برای به اشتراک گذاشتن لحظات با کسی می دهد.

16) هنگام مسافرت به تنهایی ، مراقب باشید!
باشه ، من فقط نکاتی را برای شما تعریف کردم تا در مسافرت به دوستان خود کمک کنید. مطمئناً برخی به شما کمک می کنند تا از منطقه راحتی خود باز و خارج شوید. با این حال ، من هنوز هم یک توصیه برای ارائه به شما دارم ...

مغز خود را کار کنید!
اکثر مردم بسیار دوستانه و پر از اهداف خوب هستند. با این حال ، برخی همیشه سعی می کنند به طریقی یا دیگری به شما آسیب برساند. در هر صورت ، قضاوت انتقادی کنید. ایمنی شخصی شما از هر نکته دیگری که در بالا توضیح داده شد ، از اهمیت بیشتری برخوردار است. هرگز خود را در معرض خطر قرار ندهید. و همیشه از روده خود پیروی کنید. مخصوصاً وقتی تنها سفر می کنی

آخرین چیزها ...
بنابراین این یک مقاله نسبتاً طولانی در مورد چگونگی ایجاد دوستی در هنگام سفر به تنهایی است اما می دانم که بسیاری از شما ایده های خود را دارید.
بنابراین دوست دارم تکنیکهای شما را برای ملاقات با افراد هنگام مسافرت بشنوم. بنابراین احساس رایگان کنید تا نکات و ترفندهای خود را در نظرات به اشتراک بگذارید!
سرانجام ، می خواهم این جمله را از ویلیام ییتز نقل كنم:

"هیچ غریبه ای نیست ، فقط دوستانی که هنوز آنها را ملاقات نکرده اید"

من می خواستم برنامه هایی را که می تواند در طول سفر برای شما مفید باشد ، در اینجا گروه بندی کنم. من بعضی ها را استفاده می کنم ، بعضی دیگر کمتر یا اصلاً.
به هر حال همیشه خوب است بدانیم که آنها وجود دارند.
من این برنامه های موبایل را بر اساس طبقه بندی گروه بندی کرده ام:

ملزومات
قبل از ترک
مبدل ارز
مسکن
واژگان
پروازها
بهداشت و ایمنی
حمل و نقل و نقشه ها
راهنماها
عکس و فیلم
از اظهار نظر خود در مورد هر یک از این برنامه های سفر دریغ نکنید!

بیشتر این برنامه ها در دستگاه های اپل و اندرویدی موجود است. بنابراین دریغ نکنید که AppStore و Google Play را جستجو کنید.

همچنین می خواهم به این نکته اشاره کنم که این برنامه های مسافرتی با تلفن مسافرتی سامسونگ GT-B2710 سازگار نیستند که من در این مقاله به آنها می پردازم.

Budgi برنامه را برای مدیریت کامل بودجه سفر خود تنظیم کنید
برنامه سفر Budgi بنابراین اگر چند سال است که ماجراهای من را دنبال می کنید ، احتمالاً می دانید این برنامه که به تازگی منتشر شده است!
Budgi برنامه ای است که من با همکاری الکس دی ویزه تصور کردم. این برنامه توسط خوانندگان وبلاگ های ما به مبلغ 10،000 یورو پشتیبانی شد! اگر می خواهید جزئیات پروژه را بدانید ، شما را به این مقاله ارجاع می دهم.

Budgi برای مدیریت بودجه خود از A تا Z استفاده می شود و گزینه های زیادی را ارائه می دهد که هر روز در طول سفرهای شما مفید خواهد بود:

نظارت بر تحول بودجه خود را
تبدیل خودکار ارز محلی به یورو (یا موارد دیگر) برای یافتن آسان تر ،
دسته های از پیش تنظیم نشده ...
می توانید میانگین هزینه سایر مسافرانی را که در همان کشور حضور دارند ، دریابید
به طور خلاصه این برنامه در حال پاره شدن است و ما واقعاً به همه چیز فکر کرده ایم (یک سال است که در طول سفرهایمان آن را آزمایش می کنیم)!
این برنامه رایگان نیست ، اما پول جمع آوری شده آن را بهبود می بخشد و آن را در اندروید عرضه می کند زیرا در حال حاضر فقط در App Store است.

Budgi را می توانید از اینجا بارگیری کنید

ملزومات
چهره
بهترین راه برای ارتباط ماندن با دوستان هنگام رفتن.
برنامه تلفن همراه فیس بوک امکان ارتباط با شما و به اشتراک گذاری اطلاعات را آسان می کند.
و اگر هم سبک "پرماجرا" باشید ، سفرهای شما را نیز ردیابی می کند. اطلاعات بیشتر در اینجا

توییتر
برنامه سفر تلفن همراه توییتر همه چیزهایی که اکنون اتفاق می افتد را کشف کنید ، در هر نقطه از جهان با برنامه رسمی توییتر برای iPhone و Android.

راستی یک برنامه تلفن همراه عالی برای به روز نگه داشتن آنچه که در آنجا می روید سفر می کنید. اطلاعات بیشتر در اینجا

اسکیپ
برنامه تلفن هوشمند Skype با استفاده از Skype در تلفن هوشمند یا رایانه لوحی خود ، می توانید تماس بگیرید ، تماس بگیرید یا پیام های فوری را با شخص مورد نظر خود ارسال کنید ، در هر کجای جهان باشد.
من حتی مجبور شدم این برنامه را روی رایانه والدین خود نصب کنم تا در ارتباط با آنها باشم! اطلاعات بیشتر در اینجا

یافتن فای
یاب برنامه سفر Wifi با تشکر از این برنامه سفر ، شما قادر خواهید بود هنگام حرکت ، نقاط دسترسی Wi-Fi (پولی یا رایگان) را به سرعت و به راحتی پیدا کنید.
اگر اغلب به اندازه کافی از اینترنت استفاده می کنید ، این برنامه عالی است! از طرف منفی بسیار مراقب باشید ، زیرا این برنامه باتری زیادی مصرف می کند! اطلاعات بیشتر در اینجا

WHATSAPP
whatsapp sms Application این نرم افزار بسیار عالی است. این امکان را به شما می دهد تا پیام های متنی رایگان را از طریق وای فای برای همه افرادی که در دفترچه تماس با شما استفاده می کنند ارسال کنید. صرفنظر از شماره تلفن همراه آنها واقعاً عالی است برای تماس با افرادی که با آنها ملاقات می کنید. اطلاعات بیشتر در اینجا

قبل از ترک
بسته ساده
برنامه های سفر ساده بسته بندی کنید این برنامه لیستی از تجهیزات ضروری را برای سفرهای شما ارائه می دهد تا به شما در تهیه کیسه های خود قبل از عزیمت کمک کند.
اگر مثل من کمی خوش بین هستید ، به نظر می رسد بسیار مفید است!
اطلاعات بیشتر در اینجا

نکات سفر 101
travel-tips- 101 این برنامه سفر یک راهنمای واقعی بقا برای سفر ایمن و سالم ماندن است!
برای مشورت وقتی مشکلی ندارید که وقت دیگری را یاد بگیرید و هنگام یادگیری رفلکس های خوب ، زمان را نیز انجام دهید.

اطلاعات بیشتر در اینجا

آن را امتحان کنید
سفر به سفر این سازمان دهنده سفر همه برنامه های مفید سفر خود را در تلفن همراه خود در هر کجا که قصد دارید انجام دهید اضافه می کند.
خیلی جالب است اما من فقط چند بار از آن استفاده کردم. جلسات سفر به شما امکان می دهد معاملات بهتری پیدا کنید! اطلاعات بیشتر در اینجا

نکات و TRIP
نکات و برنامه سفر این برنامه سفر یک دفترچه واقعی است که در آن می توانید تمام برداشت های سفر خود را بنویسید و توصیه هایی را از کاربران در سراسر جهان پیدا کنید.
من از آن برای یادداشت برداری برای مقالات بعدی استفاده می کنم ، یا شماره تلفن یا فیس بوک افرادی را که با آنها ملاقات می کنم بنویسم.
اطلاعات بیشتر در اینجا

مبدل ارز
XE
برنامه مبدل Xe شما می توانید بیش از 180 ارز را با مبدل XE.com XE تبدیل کنید - حتی یک رتبه مرتب از بهترین ارزها ارائه می دهد.
این برنامه سفر می تواند برای ایجاد تغییرات در مناسب ترین زمان بسیار مفید باشد!

اطلاعات بیشتر در اینجا

مسکن
HOSTEL WORLD
برنامه میزبان جهانی یک اتاق را در یکی از 23000 خوابگاه و املاک ذکر شده در بیش از 6000 مقصد گردشگری در سراسر جهان جستجو و رزرو کنید.
همیشه این برنامه مفید است که بدون گذراندن ساعت از جستجو در خیابان ها ، خوابگاه های اطراف خود را پیدا کنید.
اطلاعات بیشتر در اینجا

کتابخانه HOSTEL
میزبانی وب رزرو برنامه سفر کمی شبیه به برنامه درست قبل.
می توانید در بیش از 200،000 هتل و خوابگاه در سراسر جهان پیدا و رزرو کنید.

AIR BNB
برنامه سفر Airbnb این یک سایت اجتماعی است که به شما امکان می دهد برای استقبال از مسافران با افرادی که دارای فضای خانه هستند تماس برقرار کنید.
یک گزینه جایگزین ارزان برای خوابگاه ها و هتل ها.

اطلاعات بیشتر در اینجا

واژگان
ITRANSLATE
itranslateI من به طور مرتب از این برنامه استفاده می کنم وقتی که در مورد یک جمله انگلیسی که می خواهم بنویسم شک دارم.
شما قادر خواهید بود کلمات ، اصطلاحات و حتی جملات کامل را به 52 زبان مختلف ترجمه کنید.
اطلاعات بیشتر در اینجا

راهنماهای زبان نامزد جهانی
عشایر جهان مجموعه ای از ملزومات سفر را در بیش از 25 زبان شامل اسپانیایی ، آلمانی ، فرانسوی ، هندی و بیشتر بیاموزید.
همیشه خوب است که چند زبان در مورد زبان کشوری که بازدید می کنید بدانید.

اطلاعات بیشتر در اینجا

لنز WORD
برنامه های سفر با لنزهای جهان بلافاصله با گرفتن عکس با تلفن خود کلمات یا عبارات نوشته شده را ترجمه کنید!
این برنامه کاملاً شبیه برنامه قبلی است.

Android: در اینجا اطلاعات بیشتری کسب کنید.
اپل: یا اینجا

پروازها
کایاک
برنامه سرقت cayaking این همان برنامه Liligo است به جز اینکه کمی بهتر شناخته شده است.
شما قادر خواهید بود به لطف یک رابط خوب و بسیار بصری ، به سرعت پرواز را با بهترین قیمتها پیدا کنید.

اطلاعات بیشتر در اینجا

راهنماها
اندروید TRIPADVISOR
مشاور سفر برنامه برنامه سفر این برنامه به شما امکان می دهد تا در مکان هایی که بازدید می کنید اطلاعات زیادی داشته باشید.
برای مسافرت یا آخر هفته بسیار کاربردی است. این بررسی ها ایده ای را در مورد مکانهای رستوران و فعالیتها کشف می کنند

اطلاعات بیشتر در اینجا

TRIPWOLF
گرگ سفر تنها برنامه کاربردی است که به شما کمک می کند تا از بهترین راهنماهای کاغذی به آگاه ترین مشاوره دسترسی پیدا کنید. همه اینها در یک برنامه کوچک و بسیار خوب طراحی شده است.
من در سفر به جنوب هند چند بار از آن استفاده کردم.

اطلاعات بیشتر در اینجا

GOBI
برنامه GobiThis ارائه می دهد انواع فعالیت های سرگرم کننده در هر کجا که هستید. در تعطیلات در آن طرف جهان یا در نزدیکی شما برای آخر هفته.
من شخصاً هرگز از آن استفاده نکرده ام اما دوستانی دارم که تأیید کرده اند که بسیار کاربردی است.

اطلاعات بیشتر در اینجا

راهنماهای ROUGH
راهنماهای خشن این برنامه لیست بهترین عکاسان مسافر را لیست می کند. جشنواره های باورنکردنی ، جشن های سنتی ، گوشه های آسمانی ، افراد در محل کار یا داشتن تفریح ​​، آثار و معماری باورنکردنی.
هدف آنها نشان دادن بالاتر از همه ، غنای و زیبایی دنیای ما است.

اطلاعات بیشتر در اینجا

حمل و نقل و نقشه ها
مترو
این برنامه به شما کمک می کند تا در سیستم های حمل و نقل بیش از 400 شهر در سراسر جهان راه خود را پیدا کنید.
از دیدن تعداد چشمگیر برنامه های موجود شگفت زده شدم.

اطلاعات بیشتر در اینجا

HOP STOP
hotspot این برنامه به شما اطلاعات دقیق می دهد تا شما را راهنمایی کند.
این که آیا شما با اتوبوس ، مترو ، تاکسی یا پیاده رو هستید ، این برنامه به شما کمک می کند با خیال راحت وارد شوید.

اطلاعات بیشتر در اینجا

نقشه گوگل
برنامه های سفر Google+ نقشه تلفن همراه برنامه نقشه Google به شما امکان می دهد خود را متمرکز کنید حتی اگر به لطف سیستم یادآوری برنامه ها و مسیرهایی که می خواهید ، به اینترنت متصل نیستید.
بسیار مفید است

سلامتی و ایمنی
سفارشی و فرهنگ جهانی
فرهنگ سفارشی جهانی این برنامه برای هر مسافر خوب ضروری است.
این آداب و رسوم و اطلاعات مختلفی را درمورد فرهنگ بیش از 165 کشور مختلف ذکر کرده است.

اطلاعات بیشتر در اینجا

سفر اضطراری
فوریت های مسافرتی سریعاً شماره تلفنهای اضطراری را از سراسر دنیا پیدا کنید تا با آمبولانس ، پلیس ، مرکز کنترل سم ، سفارت ، بیمارستان ، خط تلفن انگلیسی انگلیسی و سایر موارد تماس بگیرید.
همیشه در تلفن خود بسیار مفید است ...

اطلاعات بیشتر در اینجا

LITE AIRID AID
کمک های اولیه سفر این کتابچه راهنمای کمکهای اولیه است که متداول ترین اعمال را ذکر کرده و دستورالعمل های صوتی را برای انجام آنها ارائه می دهد.
من اغلب از توصیه های ارائه شده توسط این برنامه برای درمان زخم های جزئی در طول سفرهای خود استفاده کرده ام!

اطلاعات بیشتر در اینجا

عکس و فیلم
اینستاگرام
برنامه سفر اینستاگرام من هر روز از اینستاگرام استفاده می کنم (در Android و IOS موجود است) برای ارسال عکس از سفرهایم در صفحه فیس بوک من. این برنامه واقعا عالی است اینستاگرام لحظات روزمره را به آثار هنری تبدیل می کند. از میان چندین جلوه فیلتر یا یک شیب تغییر استفاده کنید تا به عکس های تلفن همراه خود نوع دیگری بدهید.

متر نور
نور سنج میزان نوردهی را کنترل کنید ، سرعت شاتر ، دیافراگم را اندازه بگیرید و یاد بگیرید که چگونه حساسیت فیلم را پیکربندی کنید.
من از دوربینم خیلی استفاده نمی کنم ، اما تصور می کنم برای یک عاشق عکس می تواند بسیار مفید باشد.

اطلاعات بیشتر در اینجا

ابزارهای زمینه
Fields tool یک برنامه آسان برای محاسبه عمق میدان برای عکاسانی که از تنظیمات دستی استفاده می کنند.
با چند کلید می توانید به سرعت و بیش از حد و سطح وضوح آن را محاسبه کنید ، همه در یک صفحه قرار دارند.

اطلاعات بیشتر در اینجا

برنامه سفر برای اضافه کردن؟
اگر برنامه سفر رایگان دارید که دوست دارید از آن استفاده کنید ، در نظرات زیر در مورد آن صحبت کنید و شاید من بتوانم آن را به این لیست اضافه کنم.

دلیل اصلی سفر من به ژاپن دستیابی به این کشور با استفاده از یکی از معروف ترین راه آهن های جهان (یا حداقل رسیدن به حد ممکن به آنجا) بود.

احتمالاً شما از طولانی ترین خط قطار ترابری در جهان شنیده اید ، که مسکو را تقریباً با 3300 کیلومتر به ولادی وستوک متصل می کند. این جاده طولانی که ما را در هفت منطقه زمانی طی می کند ، یک هفته کامل طول می کشد.
من 18 روز را در خواب رویای خود در #EnTranssib سپری کردم. من آنقدر در جاده یاد گرفتم که تصمیم گرفتم هر آنچه را یاد گرفتم با شما در میان بگذارم.
این مقاله حاوی چند جزئیات است که امیدوارم به شما در آماده سازی سفر خود کمک کند. و اگر سؤال دیگری دارید ، احساس راحتی کنید که آنها را در نظرات بگذارید. من تمام تلاش خود را برای پاسخ به آنها خواهم کرد.

بنابراین اگر به انگلیسی صحبت می کنید از وب سایت Seat61 مشورت نکنید ، اطلاعات زیادی را در آنجا خواهید یافت!
خوب ، دیگر پروردگارا ، در اینجا نکات و توصیه های من برای سفر به ماوراء سیبری و ترانس مونوگلیای ماوراء بنام!

Transsmongolien
خلاصه
راه آهن ترانس سیبری قطار نیست
فکر می کنم قبل از جزئیات جزئیات آماده سازی ، چند نکته را روشن کنیم.
قطار ترانس سیبری قطار بی نظیری نیست! این نامی است که به راه‌آهن داده شده است که از روسیه عبور می کند (از مسکو تا ولادیووستوک)
مورخمغول مسکو و پکن (از طریق مغولستان) را به هم متصل می کند و فرستنده متصل به همان شهرها بدون عبور از مغولستان وصل می شود

برای اینکه تصویری به شما بدهیم ، تصور می کنیم خط Trans-Siberian خط TGV است که پاریس و مارسی را به هم متصل می کند.

اگر بلیط پاریس - مارسی خریداری می کنید ، می توانید از پاریس به مارسی برسید. اما شما نمی توانید به لیون بروید ، به شهر بروید و شب را در آنجا بگذرانید تا روز بعد با همان بلیط قطار را طی کنید!
اگر می خواهید به لیون سفر کنید ، باید بلیط پاریس - لیون و سپس لیون مارسی را خریداری کنید.

با راه‌آهن ترانس سیبری دقیقاً یکسان است! به همین دلیل تعیین مسیر شما مهم است.

برنامه های سفر
همانطور که قبلاً گفتم ، مهم است که برنامه سفر خود را تعریف کنید تا بعدا بتوانید بلیط خود را رزرو کنید. منظورم از "تعریف مسیر شما" برای تعریف توقف است.

در اینجا توقف های جالب مختلف وجود دارد:
مسکو - Kazan - Ekaterinburg - Omsk - Novosibirsk - Krasnoyarsk - Irkutsk and Lake Baikal - Ulan-Ude - Ulan - Bator - پکن
اینجا مسیری است که من دنبال کردم:
مسکو- اومسک (1 شب) - ایرکوتسک و دریاچه بایکال (2 شب) - اولان-اود (2 شب) - اولان-باتور (4 شب) - پکن

سفر با قطار ترانس سیبری
سفر من 18 روز و 7 روز را در قطار گذراندم (وقتی زمان صرف شده را به هم می چسبانیم).

ویزا طبق مسیر
پس از تعیین برنامه سفر خود ، باید مرحله VISA را طی کنید.

لطفاً توجه داشته باشید: برای ورود به چین و روسیه ، باید رزرو بلیط هواپیمایی خود را تأیید کنید. من نحوه تهیه این مقاله را در این مقاله توضیح می دهم.

در اینجا مختصراً برای اتباع فرانسوی آورده شده است:

ویزا برای روسیه
من یک مقاله کامل درباره نحوه دریافت ویزای روسی خود به صورت آنلاین و سریع نوشتم. این همچنین اقتصادی ترین راه است!
همیشه می توانید از طریق ارائه دهنده ای مراقبت کنید که همه چیز را برای شما مراقبت کند ، اما این هزینه بین 150 تا 250 یورو برای شما هزینه خواهد شد ... مبلغی که هنگام مسافرت می توانستید برای چیز دیگری استفاده کنید!

ویزا برای MONGOLIA
پس از معافیت اتباع 42 کشور از جمله فرانسه ، از ویزای کمتر از 30 روز برای گردشگران و مسافران تجاری در سال 2014 و 2015 ، دولت مغولستان تصمیم گرفته است که مجوز ویزا را از اول دوباره اعاده کند. ژانویه 2016…
شما می توانید ویزای خود را از قبل از سفارت مغولستان در فرانسه یا در طول سفر خود از یک آژانس مرزی تهیه کنید (اما در این صورت لازم است تا زمانی که ویزای خود را دریافت کنید ، برنامه ریزی کنید تا چند روز در آنجا بمانید).

ویزا برای چین
بنابراین برای ویزای چینی ، این کار را مستقیماً در سفارت چین در مغولستان در اولانبااتار پایتخت انجام دادم.
(اگر می خواهید این کار را از قبل از فرانسه انجام دهید ، من یک مقاله کامل را در اینجا نوشتم.)

سفارت فقط از دوشنبه ، چهارشنبه و جمعه از ساعت 9:30 صبح تا 12 بعد از ظهر باز است.

لیست اسناد ارائه شده برای اخذ ویزاهای چینی:
معمولاً باید یک هفته پس از تشکیل پرونده صبر کنید. 5 روز داشتم

فرم ورود A
یک فرم ورودی اضافی B (می توانید این فرم ها را در سفارت بیابید یا اینجا چاپ کنید)
رزرو هتل
یک عکس
بلیط های ورود و خروج از کشور (شما می توانید بدون پرداخت هزینه بلیط خود از آنها تهیه کنید ، من در این مقاله توضیح می دهم: چگونه می توان پرواز را برای درخواست ویزا رزرو کرد بدون اینکه هزینه بلیط خود را پرداخت کنید!)
نامه دعوت از یک چینی یا مقیم چین با رونوشت عکس از گذرنامه یا ویزای اقامت خود (اگر در چین هیچ دوست ندارید ، در این صورت به رزرو هتل در چین نیاز دارید ، لطفاً به این موارد مراجعه کنید. مقاله ای را که قبلاً نقل کردم ، توضیح می دهد که چگونه این کار را انجام دهید).
آدرس سفارت چین:
جعبه CPO 672 Zaluuchuudyn Urgun Chuluu 5 Ulaanbaatar Mongolia (نقشه).
قیمت: 30 دلار (USD)
وب سایت سفارت: http://mn.china-embassy.org/eng
بلیط راه آهن ترانس سیبری
خرید بلیط ترنسایر در سایت
از طرف من ، بلیطهایم را مستقیماً در محل در یکی از ایستگاههای بزرگ مسکو خریداری کردم! این تقریبا اقتصادی ترین گزینه است. مسیر من حدود 300 یورو هزینه داشت.
به خاطر داشته باشید که تعداد محدودی بلیط وجود دارد (مثل بلیط قطار در فرانسه) و آژانس های مسافرتی ترتیب خرید بلیط را از قبل (در صورت موجود بودن در پیشخوان های ایستگاه) می دهند. تا آنها را با قیمت بیشتری به گردشگران بفروشند. برای اطمینان از یافتن بلیط های مربوط به برنامه سفر خود ، باید در فصلی کم (بین سپتامبر و آوریل) سفر کنید یا صندلی های خود را از قبل رزرو کنید.

مسکو ترانس سیبری
خرید کتاب آنلاین
در زمان سفر (حدود سال 2014) ، مجبور شدم در وب سایت های مختلف شبیه سازی را انجام دهم ، یادداشت های قطار را بنویسم ، آنها را به سیریلیک ترجمه کنم ، سپس با کاغذ کوچک خود را به ایستگاه بروم تا با دعا مکان های خود را رزرو کنم. به طوری که آنها همیشه در دسترس هستند ...

امروز این روند بسیار ساده تر است زیرا کافی است به وب سایت رسمی راه آهن انگلیسی روسیه بروید. شما می توانید بلیط های خود را تا 60 روز قبل خریداری کنید. فراموش نکنید که جعبه ها را انتخاب کنید تا بیمه بتواند با کارت اعتباری پرداخت کند.
پس از آن بلیط های الکترونیکی خود را چاپ کنید یا آنها را در تلفن هوشمند خود بارگیری کنید!

دانستن
زمان قطار: زمان قطار اکنون به وقت محلی است و دیگر در زمان مسکو نیست مانند قبل از سال 2018.
ایستگاه ورود و عزیمت: مثلاً مسکو ایستگاه های زیادی دارد. خوشبختانه ، آنها دور از هم نیستند ، اما به یاد داشته باشید که ایستگاه های عزیمت و ورود را برای جلوگیری از تاخیر توجه کنید.
جعبه "ورق" یا "ورق / پارچه" را بررسی کنید: ورق ها فقط با هزینه اضافی در دسترس هستند. خوشبختانه ، اگر چک کردن جعبه را فراموش کرده اید ، هنوز می توانید آنها را در قطار خریداری کنید.
مکان در قطار: همه صندلی ها به طور مساوی ایجاد نشده اند ، اما بعداً جزئیات آن را خواهیم دید.
کلاس و صندلی های آن را انتخاب کنید
با طی کردن قطار Trans-Siberian ، شما بین سه کلاس (اول "واگن spalny" ، دوم "کوپه" و سوم "platzkartny") این انتخاب را دارید.
خلاصه اینکه کلاس اول شامل یک کابین خصوصی برای دو نفر است ، کلاس دوم شامل یک کابین برای چهار و کلاس سوم یک واگن باز با ده ها تخت (مانند خوابگاه) است. کلاس سوم به فضاهای شش اسکله (بدون درب) و همچنین تختخواب های موجود در راهرو تقسیم می شود.
می خواستم وقت خود را با افراد محلی در میان بگذارم. در نتیجه ، کلاس اول واقعاً مورد توجه من قرار نگرفت زیرا عموماً پر از گردشگر است و شما را از بقیه مسافران جدا می کند. این واقعیت را که در مقایسه با مزایایی که ارائه می دهد ، گران نیست.

همانطور که می دانید بلیطهای خود را چند روز قبل از عزیمت خود رزرو کردم ، ناگهان فقط تختخوابهای بلند وجود داشت ، در انتهای واگن ، در دسترس بود ... اما سلام ، من قبلاً مسافرت کردم به طور خودجوش و نکته اصلی رسیدن به مقصد است.

در صورت امکان ، پایین ترین رختخواب را بگیرید. اگر به عنوان زوج در حال مسافرت هستید ، از یک تختخواب کم و یک تختخواب بلند استفاده کنید. به این ترتیب ، فرد دارای تختخواب بالایی می تواند برای استراحت در تختخواب پایینی قرار بگیرد و تنها هنگام رفتن به خواب برود. البته من با افراد در تختخوابهای زیر آشنا شدم و آنها به من اجازه دادند که روی تخت آنها بنشینم و حتی سفره خود را برای صرف وعده های غذایی با من به اشتراک بگذارم ، اما شما سریع احساس می کنید که آنها را تنها بگذارید. آنها می خواهند بخوابند همچنین بخاطر داشته باشید که نردبانی برای دسترسی به بالای صندوقچه وجود ندارد.

بین مسکو و Omsk / Irkutsk در کلاس سوم بودم. قرار نیست دروغ بگوییم ، تختخوابهای بلند بسیار کوچکتر از کلاس دوم است. نشستن در آنجا غیرممکن است. یا می خوانید ، می خوابید ، یا موسیقی گوش می دهید. اما حتی آن ، بعد از مدتی بسیار ناراحت کننده می شود ، زیرا حرکت غیرممکن است.

کلاس سوم در ماوراء سیبری
بلیط های کلاس دوم را برای مسیر Irkutsk (روسیه) - Ulaanbaatar (مغولستان) گرفتم. من کابین خود را با دو مسافر دیگر به اشتراک گذاشتم (کلاس سوم برای این سفر موجود نیست).
طبقه دوم با کابین های بسته حریم خصوصی زیادی را ارائه می دهد ، اما این بدان معنی نیست که راحت تر باشد. کابینم را با یک زوج جوان مغولی که در حال ملاقات با خانواده بودند به اشتراک گذاشتم. این افراد یخچال را به شما برگرداندند (بله شما آن را درست می خوانید ، یخچال!) یک مایکروویو و سایر تجهیزات دیگر در داخل کابین. جایی باقی نمانده است.

کلاس دوم در قاره بین المللی
من بلیط سفر به عنوان کلاس سوم را برای سفر از Ulan Bator به پکن به فروش رسانده ام. در واقع ، اصلاً شبیه کلاس سوم نبود. این کابینهای کلاس دوم برای چهار نفر بود. این واقعا عالی بود حتی اگر بعضی اوقات خیلی گرم بود.

نکاتی در مورد انتخاب تختخواب سفری
بسیاری از افراد توصیه می کنند از رزرو تختخواب در کنار راهرو ، خودداری کنند ، زیرا آنها حریم شخصی کمتری را ارائه می دهند و افراد بدون توقف جلوی آن می روند. اگر شما به تنهایی سفر می کنید ، من هم تمایل دارم که موافقم.

اصولاً تختخواب های جانبی دارای صندلی پایینی و صندلی بالایی است. نیمکت پایین را می توان به دو صندلی و یک جدول برای استراحت در طول روز تبدیل کرد. این برای شخص صاحب تختخواب خوب است زیرا می تواند بیاید و بنشیند ، اما این بدان معنی است که مانع استراحت شخص پایین در تختخواب خود می شود. در اصل ، شما باید در مورد زمانی که می خواهید بخوابید موافقت کنید. اگر به عنوان زوج در حال مسافرت هستید ، این گزینه به شما امکان می دهد که میز و دو صندلی خود را برای نشستن در اختیار داشته باشید. هنگامی که شما یکدیگر را می شناسید ، راحت تر می توان در مورد زمان خواب به توافق رسیدید و اگر یکی بخواهد بخوابد و دیگری نشسته باشد ، می توانید تخت را تعویض کنید.
از طرف دیگر ، در انتهای واگن ، در کنار توالت ها ، از تختخواب های جانبی جلوگیری می شود. مسافران همه وقت از کنارشان می گذرند و هر بار که در را باز می کنند ، روی صندلی ها می کوبد. علاوه بر این ، مردم درست در کنار توالت سیگار می کشند و این باعث ایجاد ترافیک زیادی می شود ، نه اینکه بقیه را که گاهی اوقات با باز شدن درب از بین می رود ، یادآور نشود.

کلاس و کابین تنها چیزهایی نیستند که متفاوت هستند. قطارها بسته به نام و شماره خود ، طرح بندی های مختلفی دارند و کم و بیش برای رسیدن به مقصد خود زمان کمتری دارند.
به طور خلاصه ، موارد زیادی وجود دارد که باید قبل از رزرو بلیط خود به آنها توجه کنید. وب سایت Seat 61 اطلاعات عملی بسیاری در مورد سفر با قطار دارد ، قبل از رزرو به آنجا بروید.
گذرگاه مرزی
اگر همان سفر من را انجام دهید ، باید در این مسیر از مرزها عبور کنید. زمان لازم است که ویزاها ، پرسشنامه های گمرک و حتی بازرسی از کابین ها بررسی شوند. برای مثال آوردن ، من از روسیه به مغولستان ساعت 7 صبح آغاز شد و ساعت 3 بعد از ظهر به پایان رسید. به من اجازه دادند از قطار خارج شوم ، زیرا خوشبختانه توالت ها هنگام عبور از مرز بسته می شوند (برای جلوگیری از عبور مردم به طور غیرقانونی از مرز). وقتی قطار در ایستگاه ها متوقف می شود ، توالت ها نیز بسته می شوند. این فقط اجتناب از کلاهبرداران نیست. توالت ها به طور مستقیم روی ریل ها خالی می شوند ، نیازی به ترسیم تصویر نیست ...

به عنوان یک قاعده ، گاهی اوقات می توانید از قطار پیاده شوید ، و بعضی اوقات نه. بهترین کار این است که با برنامه قطار ارسال شده در واگن مشورت کنید.

در هنگام عبور از مرز مغولستان و چین ، شاهد یک عینک عجیب هستیم. قطار از سکو خارج شده و چرخ ها تغییر می کنند. این کل روش به عنوان "تغییر bogies" شناخته می شود. چند ساعت طول می کشد. چرا؟ سنج این مسیر بین دو کشور متفاوت است ، بنابراین برای ادامه حرکت قطار ، چرخ ها را باید تغییر داد تا با راه آهن مغول تطبیق داده شود. تنها مشکلی که وجود دارد این است که بعضی اوقات حتی وقتی می توانیم قطار را ترک کنیم از این رویه مطلع نیستیم. برای جلوگیری از هراس با بازگشت به ایستگاه و متوجه شدن قطار با گذرنامه ها ، وسایل و بلیط های خود را ترک کرده اید ، این روال معمول است. ایستگاه یک فروشگاه دارد. به همین دلیل بسیاری از افراد می خواهند قطار را ترک کنند. اگر به آنجا بروید و سریع برگشتید ، می توانید قبل از اینکه چرخ ها تغییر کند ، سوار قطار شوید. اگر قطار را طولانی تر کنید ، خود را در مقابل درب قفل شده می بینید. در این حالت ، قبل از بازگشت به صفحه ، به اتاق انتظار در بالای مراحل بروید تا چند ساعت استراحت کنید. به یاد داشته باشید که اگر تصمیم دارید در قطار بمانید ، در کل روش قادر نخواهید بود به حمام بروید.

تجهیزات و چیزهایی را که باید بگیرد
غذا
می توانید در ماشین رستوران غذا بخرید. بلیط های گران تر شامل وعده های غذایی هستند ، اما بهتر است چند میان وعده را با خود همراه کنید. یخچال وجود ندارد ، اما حتی غذاهایی مانند ماست را می توان برای یک روز نگه داشت. این به شما امکان می دهد وعده های غذایی را کمی تغییر دهید. برخی از ایستگاه های قطار به اندازه کافی طولانی برای رسیدن به یک فروشگاه یا کیوسک هستند ، اما این ممکن است برای یک یا دو روز امکان پذیر نباشد. برای سفر اولان باتور - پکن ، از داشتن کوپن برای ماشین غذاخوری ، حتی در کلاس سوم ، خوشحال شدم. اما رستوران فقط در ساعات دقیق و حتی یک دقیقه دیر باز است و مجبور به پرداخت آن هستید. من به شما توصیه می کنم هرچه سریعتر به آنجا بروید تا بتوانید بنشینید. در غیر این صورت ، شما مجبور خواهید بود برای صف طولانی صف بکشید زیرا تعداد مسافر بیشتر از صندلی است.

آب گرم
در کلیه قطارهای شوروی شما از طریق سماورها به آب گرم رایگان دسترسی دارید. این برای نودل فوری ایده آل است. آب سرد خیلی بی خطر نیست ، بهتر است بطری ها را خریداری کنید. همچنین می توانید آب گرم مصرف کنید و صبر کنید تا خنک شود. در هر صورت ، یک لیوان با خود ببرید

لامپ های برقی
تا زمانی که کلاس اول نباشید ، یک پریز برق فقط برای شما نخواهد داشت. با این حال ، موارد مشترکی در راهروها و در نزدیکی توالت ها وجود دارد که مطمئناً موقعیت ناراحت کننده را برای شما تضمین می کند!
در طی سفر کلاس 3 من از مسکو به ایرکوتسک ، فقط دو سوکت در نزدیکی توالت وجود داشت و هر دو زیاد بودند. به نظر نمی رسد که آنها از وضعیت خوبی برخوردار نیستند زیرا اشیاء متصل به طور سیستماتیک سقوط می کنند. این بدان معنی است که شخصی که مایل به استفاده از آن است باید در حالی که منتظر بارگذاری آن بود ، بایستد و در کنار سوکت بایستد. شکی نیست که این برای من و شارژر بزرگ مک بوک من کار کند!

اهداف دیگر مفید
شما همچنین می توانید وسایل مفید دیگری مانند چاقوی جیب را برای برش مواد غذایی ، دستمال مرطوب برای تمیز کردن آن یا شستن خود (عدم دوش گرفتن در قطار) ، دستمال توالت (گاهی اوقات وجود دارد) بیاورید. a ، گاهی اوقات نه) و صندل برای سرگردان از واگن به واگن یا رفتن به توالت بدون نیاز به پوشیدن کفش های خود.

تعاملات اجتماعی
دلیل اصلی سفر مسافر در کلاس 3 ملاقات با مردم بود.
در طی سفر 7 روزه من در قطار روسیه ، کابین باز خود را با دو زن تجاری ، رانندگان کامیون خال کوبی و یک جادوگر به اشتراک گذاشتم! گاهی اوقات که به زبان روسی صحبت نمی کنید ، برقراری ارتباط دشوار است. به همین دلیل به شما توصیه می کنم مواردی را که می تواند به شما در برقراری ارتباط کمک کند ، بیاندازید. توصیه می کنم مقاله "چگونه با افراد تنها سفر کنیم" ملاقات کنیم؟ "

کارت های بازی می تواند راهی عالی برای تفریح ​​در کنار هم باشد.
عکس های خانواده ، کشور شما و یا سفرهای شما نیز یخدانان عالی هستند و به شما امکان می دهند فرهنگ ها را مقایسه کنید.
فرهنگ لغت الکترونیکی بسیار مفید است. یادتان باشد یک صفحه کلید سیریلیک را بارگیری کنید تا دوستان روسی و مغولی شما نیز بتوانند ارتباط برقرار کنند.

برای سفرهای طولانی ، باتری شما ممکن است نگه ندارد. در این حالت ، یک فرهنگ لغت چاپ شده قدیمی ، این ترفند را انجام می دهد. همچنین می توانید کلمات و عبارات مفیدی را به صورت آنلاین یاد بگیرید ، یا آنها را چاپ کنید و آنها را در طول سفر نگه دارید. و به یاد داشته باشید که میان وعده ها یا کیک ها را تهیه کنید. آنها به راحتی به اشتراک گذاشته می شوند و این یک راه عالی برای شروع مکالمه است.

هزینه سفر بین سیبری چقدر است
تخمین قیمت چنین سفری بسیار دشوار است ، بستگی به تعداد توقف هایی دارد که انجام می دهید و اگر قصد دارید در این توقف ها فعالیتهایی انجام دهید.
در اینجا هزینه های من یکسان است تا بتوانید ایده بگیرید:

بلیط قطار ترانس سیبری - 300 یورو
ویزای روسیه 54 یورو
ویزای چینی 35 یورو.
غذا به مدت 17 روز - حدود 100 یورو.
اسکان در هنگام توقف:
در طول توقف های مختلف برنامه ریزی شده ام ، تا آنجا که ممکن است سعی کردم از Couchsurfing استفاده کنم تا از خواب شبانه در خوابگاه یا شب در هتل بپرهیزم ، این نیز راه خوبی برای دیدار با مردم است! متأسفانه فقط در امكان امكان پذیر بود زیرا من این كار را خیلی دیر كردم ...

6 شب خوابگاه در وب سایت HostelWorld - حدود 60 یورو
یک mini-trek دو روز در صحرای گبی - 80 یورو
هزینه های گوناگون متحمل شده در طول سفر - 50 یورو
بنابراین سفر 18 روزه من حدود 679 یورو برای من هزینه کرد (برای کمک به شما به مقاله من "چگونه ارزان تر سفر کنیم در سرتاسر جهان" مراجعه کنید!).

امیدوارم که این مقاله در آماده سازی سفر خود در قطار ترانس سیبری برای شما مفید واقع شود. در صورت داشتن هرگونه سؤالی در صورت تمایل نظر خود را ترک کنید. به هر حال ، از آن لذت ببرید ، این یک تجربه بی نظیر است ...!

آیا می خواهید با موتورسیکلت به ویتنام سفر کنید؟ این مقاله به تمام سوالات شما پاسخ خواهد داد؛ بودجه ، مسیر ، مکانی برای خرید یا اجاره موتور سیکلت و غیره

سپتامبر گذشته من برای تحقق یک رویای قدیمی نوجوان ، سوار ویتنام با موتور سیکلت شدم.
در آن طرف دنیا ، وقتی ظهر نیمه شب است یا برعکس ، جاده حاکم است.
ترازنامه؟ یک شب در جاده ها ، به عنوان بسیاری از شهرها عبور می کند ، چندین توقف در مکانیک ، یک تایر سوراخ شده ، آفتاب سوختگی برای ایجاد یک سرخ شدن خرچنگ ، ​​یکصد حیوان گول خورده ، ده‌ها اتوبوس اجتناب از آن ، سی معافیت سیگار با مناظر زیبایی غیر واقعی ، برخوردهای بی شماری ، خاطرات فراموش نشدنی روبرو می شود.

خلاصه اینکه ، تجربه‌ای که به همه شما توصیه می‌کنم.

بنابراین از دوستم G.M. ، از وبلاگ سفر GTLA ، که به مدت یک ماه ویتنام با موتور سوار می شد ، خواستم تا یک راهنمای کامل برای تهیه و تجربه یک سفر مشابه با موتور یا اسکوتر به شما ارائه دهد. آیا می خواهید بدانید که موتور سیکلت را از کجا بخرید (یا اجاره کنید) ، کجا آن را حفظ کنید ، کجا زندگی کنید ، کجا بخورید و چقدر برای شما هزینه دارد؟ چه تجربه ای داشته باشید یا نه ، این مقاله به تمام سوالات شما پاسخ خواهد داد!

تور موتور سیکلت ویتنام
خلاصه
چرا در ویتنام با موتور سوار می شوید؟
من عادت داشتم در کوله پشتی با اتوبوس یا قطار مسافرت کنم. در طی این سفرها با موتورسیکلت با مسافران ملاقات کردم. هرچه بیشتر با آنها تعامل داشته باشم ، میل به اتخاذ این شیوه حمل و نقل بیشتر می شود.

آنها با سرعت خود سفر می کنند ، به برنامه اتوبوس یا قطار بستگی ندارند و فقط از یک شهر به شهر دیگر نمی روند. آنها هر وقت بخواهند متوقف می شوند ، با افراد محلی ملاقات می کنند ، مناظر و شگفتی هایی را کشف می کنند که راهنماهای آنها را شناسایی نمی کنند. این آزادی و این غوطه وری است که می خواستم بدانم.

سفر موتور سیکلت به ویتنام و جلسات
و این تجربه ای است که من زندگی کردم. فقط با مسافرت قادر خواهید بود غذای خود را با 4 نفر از مردم ویتنامی به اشتراک بگذارید که سعی خواهند کرد دلیل سفر با موتورسیکلت را بدانند ، چه کسی در پایان به شما الکل برنج می دهد و قبل از شما عکس می گیرد به جاده برگردید فقط وقتی می خواهید بروید فیلدی از گل سرخ را ببینید و موتور سیکلت خود را در آنجا مسدود کنید ، با دهقانی روبرو خواهید شد که شما را به بازدید از خانه وی دعوت می کند و میوه های باغ او را چشید. و مهمتر از همه این تنها به این صورت است که شما با یک مکانیک که از پرداخت شما خودداری می کند و کسی که ترجیح می دهد با شما در بازی مورد علاقه خود روبرو شود ، بازی بیلیارد را به پایان می رسانید.

موتور سیکلت در ویتنام در یک بازی میدانی کل بازی بیلیارد در ویتنام
چرا ویتنام؟
موتورسیکلت حمل و نقل پادشاه است. ویتنامی ها خانواده خود ، انواع بسته ها و حیوانات را با موتور سیکلت خود حمل می کنند. این برای من بهترین مقصد برای سفر با موتور سیکلت در ویتنام است.

گذشته از این اما مهم ، هنگام سفر به تنهایی و بدون GPS ، ویتنام تنها کشور آسیا است که از الفبای لاتین استفاده می کند.

مسافرت با موتور سیکلت در ویتنام
برای چه کسی است؟
برای هر کس که می خواهد. من عمدتا با جوانانی آشنا شدم ، به تنهایی یا با دوستانی که هنگام مسافرت با آنها ملاقات کردم ، اما همچنین با یک مرد 50 ساله که چندین ماه در موتورسواری در جنوب شرقی آسیا گذراند ، یک وعده غذایی را به اشتراک گذاشتم. من با زوج هایی صحبت کردم که بسته به مهارت های سواری ، با یک یا دو موتور سیکلت سفر می کردند.

سرانجام ، من توانستم با چندین زن که به تنهایی سفر می کردند ، تعامل برقرار کنم و این کار را ادامه دادند یا به گروه های piggyback پیوستند.

آیا باید بدانم که چگونه یک موتور سیکلت را رانندگی کنم؟
نه ، قبلاً هرگز به جز یک اسکوتر اتوماتیک چیزی رانده ام. این فروشنده من بود که به من آموخت که چگونه موتور سیکلت سوار کنم و دنده ها را برای ظهر تغییر دهم در یک میدان آرام در هانوی. روز بعد با احتیاط راه را در پیش گرفتم و 3 هفته بعد به مقصد خود رسیدم. و در این مدت با چند مسافر دیگر که پیش از ورود به ویتنام هرگز موتورسیکلت رانندگی نکرده بودند چت کردم.

مسافرت با موتورسواری در ویتنام با دیگران
با چه زبانی صحبت می کنیم؟
ویتنامی ها اصلاً انگلیسی یا کمی صحبت می کنند. و حتی کمتر فرانسوی. ساده ترین راه صحبت ویتنامی است. اگر مثل من با این زبان صحبت نکنید ، با حرکات به راحتی مدیریت خواهید کرد.

در مکانیک با انگشتان خود نشان دهید که چه اشتباهی است. اگر او نفهمد ، او با دوچرخه شما سوار می شود و مشکل را برای خودش می یابد. اگر به اینترنت دسترسی دارید ، می توانید از google translate و گزینه صدای آن استفاده کنید.

برای سفر به ویتنام کدام یک از موتورسیکلت ها را پیشنهاد می کنید؟
چندین مدل در دسترس مسافران است. اصلی ترین آنها هوندا موج ، هوندا وین و مینسک هستند.

مهمتر از همه ، خرید یک موتورسیکلت که می توانید به راحتی توسط آن یک گاراژ تعمیر کنید ، ضروری است. همانطور که خواهید دید هنگام ورود ، اکثریت قریب به اتفاق ویتنامی هوندا را هدایت می کنند. بنابراین یافتن مکانیک هوندا در سراسر کشور بسیار آسان است.

سفر گروهی موتور سیکلت به ویتنام
HONDA MINSK
از نظر منطقی مینسک را توصیه نمی کنم ، این الگویی است که فقط توسط گردشگران استفاده می شود. من هرگز ندیده ام مکانیکی که مارک مینسک را در جلوی گاراژ آنها نشان دهد ، شما سخت نگه دارید.

HONDA WAVE
Honda Wave موتورسیکلتی است (در واقعیت بیش از اسکوتر) که مورد استفاده اکثریت قریب به اتفاق ویتنامی ها است. با این حال ، دومی از کشور عبور نمی کنند. آنها فقط مسافت های کوتاه را طی می کنند. این موتور سیکلت فضای کمی برای کیف شما دارد و راحت ترین سفر روزانه شما نیست.

HONDA WIN
هوندا وین موتورسیکلتی است که توسط اکثریت قریب به اتفاق کوله پشتی ها استفاده می شود. این مدلی است که با آن سفر کرده ام. راحت است ، مکان مناسبی برای کیف شما و برد 300 کیلومتر دارد. سرانجام می توانید تعمیر آن را در هر گاراژ هوندا (تقریباً در همه جا) انجام دهید.

رانندگی در ویتنام ، خطرناک است؟
رانندگی خطرناک نیست. رانندگی ریسک پذیر است ، اما این خطرات اندازه گیری می شوند. این مهم است که توجه داشته باشید که کد بزرگراه وجود دارد ، شما باید به آن احترام بگذارید ، اما این تنها کد نیست. مهمترین کد قانون قوی ترین است. با قرار گرفتن در موتور سیکلت شما ضعیف ترین هستید. بنابراین باید مواظب کامیون ها ، اتومبیل ها ، اتوبوس ها ، حیوانات ولگرد و چاله ها باشید.

GPS موتور سیکلت در ویتنام
کدام مسیر را طی کنید؟
ویتنام کشوری عظیم است که تنوع زیادی از مناظر و آب و هوا را ارائه می دهد. این همه بستگی به این دارد که چقدر وقت دارید و می خواهید با آن چه کار کنید. اگر می خواهید کوه ها و اقلیت های قومی را کاوش کنید ، به سمت شمال بروید. اگر بیشتر جذب سواحل و خورشید شده اید ، به سمت جنوب بروید. اگر می خواهید از میان مناظر مختلف تکامل پیدا کنید و تضادهای کشور را متوجه شوید ، از کشور عبور کنید.

برنامه کلاسیک یک موتور سیکلت در ویتنام یک گذرگاه شمالی / جنوبی یا جنوبی / شمالی است.
به نظر می رسد سه هفته زمانی است که با استراحت چند روزه در شهرهای استراحت ، می توانید از سفر خود کاملاً لذت ببرید. با این وجود انجام این کار در زمان کمتری امکان پذیر است. من با یک انگلیسی صحبت کردم که طی 9 روز مسیر هانوی / سایگون را انجام داده بود بدون اینکه استراحت کنم. من 22 روز در ویتنام ماندم ، 11 روز رانندگی کردم.

شما می توانید در راهنمای من چندین ایده برنامه سفر (پیوند در انتهای مقاله) پیدا کنید.

کجا می توانم بمانم؟
یافتن مسکن آسان و بسیار ارزان است. هزینه اتاقم را بین 3 تا 12.5 یورو پرداخت کردم. در شهرهای مهم توریستی ، خوابگاه های جوانان وجود دارد. در بقیه کشور هتل ها و مهمانخانه ها در شهرها و بعضی اوقات بدون هیچ دلیل مشخص در وسط روستاهای روستایی پیدا خواهید کرد.

از رفتن به هتل ها دریغ نکنید ، حتی اگر لوکس به نظر برسند. در روز اول سوار شدن در موتورسیکلت ، در هتلی که واقعاً فراز و نشیب به نظر می رسید ، حضور پیدا کردم. در واقع خدمات با کیفیت بودند ، اما اتاق فقط 280،000 VND (10 €) هزینه داشت ، با نگاه به این که می توانستم ارزان تر پیدا کنم. اما با توجه به مزایا و خستگی من ، قیمت بیش از حد صحیح بود.

حیوانات در جاده ویتنام
به طور کلی ، هتل ها قیمت نسبتاً نزدیک یا حتی پایین تر از خوابگاه های جوانان دارند. اگر می خواهید راحتی و حریم بیشتری داشته باشید ، حتی اگر تنها باشید ، توصیه می کنم هتلی را در نزدیکی یک خوابگاه بنشینید ، برای ملاقات با مردم به خوابگاه بروید ، اما به آرامش برگردید در هتل

از کجا پول برداشت کنیم؟
واحد پول در ویتنام دونگ است. در سپتامبر 2016 تقریباً 1 یورو = 25،000 دونگ. نیازی به گرفتن دلار نیست ، فقط می توانید ویزای خود و برخی از خوابگاه ها را بپردازید. من با 385 دلار (288 یورو) که به دوستی که از ایالات متحده باز می گشت تغییر داده بود.
با استفاده از آن ، من توانستم موتور سیکلت خود را بخرم و بقیه را نیز با کوتاه مدت در مدت اقامت خود در هانوی تغییر دادم.
در مورد دونگ ، شما می توانید آنها را در همه جا بدست آورید. توجه داشته باشید که در دستگاه های خودپرداز ، شما نمی توانید بیش از 2 میلیون دونگ را همزمان بکشید. با این حال شما می توانید هر چند بار که می خواهید در همان دستگاه توزیع كنید.

هر بار که بانکی را که پول خود را از آن خارج می کنید ، و همچنین بانک خود در فرانسه برداشت می کنید ، کمیسیون را از شما دریافت می کند.
اما می توانید با استفاده از کارت N26 که رایان در این مقاله توصیه می کند از این هزینه های بانکی خودداری کنید.

آیا به بیمه مسافرتی احتیاج دارم؟
هیچ بیمه سفر اجباری نیست ، اما بسیار توصیه می شود ، به خصوص اگر قصد سفر با موتور را دارید. تصادف می تواند در هر زمان اتفاق بیفتد و با قیمتی که می تواند بپردازد ، می توانید با آرامش خاطر سفر کنید. من این مقاله را توصیه می کنم جایی که رایان با مقایسه بهترین بیمه مسافرتی مقایسه می کند.

بودجه کلی شما چقدر بود؟
توضیح جزئیات هر هزینه در اینجا خیلی طولانی خواهد بود اما می توانید در راهنمای من تمام اطلاعات مربوط به این موضوع را پیدا کنید.

اگر بخواهم فقط برای چند روز به سفر بروم ، چه می شود؟
در اینجا رایان در حال صحبت کردن است: توصیه می کنم از طریق فیس بوک وی از طریق تماس با Long ، که یک یا دو روز (و در صورت تمایل) از Hoi An سازماندهی می کند ، تماس بگیرید.
لانگ یک پسر 25 ساله ویتنامی است که پیشنهاد می کند با کوله پشتی ها همراهی کند و نقاط پنهان منطقه را نشان دهد که در ازای تنها چند دلار در راهنماها ذکر نشده است. او به راحتی می تواند موتور سیکلت یا اسکوتر را تهیه کند.
اگر می خواهید تنها چند روز این تجربه را تجربه کنید ، از تماس با او دریغ نکنید

از G.M بخاطر مقاله عالیش تشکر میکنم اگر سؤالی دارید ، یا یک ماجراجویی مشابه را تجربه کرده اید و می خواهید آن را به اشتراک بگذارید ، در ترک اظهار نظر دریغ نکنید!

و در اینجا راهنمای کامل من است که به تمام سؤالاتی که ممکن است از خودتان بپرسید پاسخ می دهد
تور موتور سیکلت ویتنام

جایی که شما قادر خواهید بود موتور سیکلت خود و مکانهایی را برای جلوگیری و خرید بفروشید!
آنچه را که شما کاملاً باید قبل از خرید بررسی کنید تا از کلاهبرداری جلوگیری کنید
اقدامات احتیاطی برای محافظت از خود در برابر سرقت
چگونه می توانید با دوچرخه خود از ویتنام به لائوس یا کامبوج بروید
چگونه می توان مشکلات کوچکی را در جاده حل کرد حتی اگر چیزی در مورد مکانیک نمی دانید
چه مقدار تعمیرات کوچک می تواند هزینه کند
چگونه راه خود را در جاده ها بیابید ، از کدام موارد جلوگیری کنید و کدامیک از آنها را قطعاً نباید از دست دهید
ایده های متعددی از برنامه های سفر برای بازدید از ویتنام با موتور با توجه به سلیقه شما و زمانی که دارید.
برای اخذ ویزای خود باید همه مواردی را که باید درمورد روش هایی که باید دنبال کنید بدانید
برخی آدرسهای جالب برای اسکان
نحوه اداره پلیس و تفریحی
چه بیمه هایی برای سفر خود انتخاب کنید
و خیلی بیشتر در این راهنمای تقریبا 100 صفحه!